صفحه ۲۲۸

اساس بسیار اتفاق می‎افتد که انسان از قوه و قدرت خود و ناآگاهی دیگران سوء استفاده می‎کند و به حقوق و اموال دیگران تجاوز می‎نماید.

علاوه بر آن در بسیاری موارد امر بر انسان مشتبه می‎شود و از روی ناآگاهی یا به اشتباه اموال دیگران را تصرف می‎کند و به دنبال آن دشمنی و نزاع به وجود می‎آید، تا آنجا که گاهی جنگ و خونریزی و از بین رفتن نفوس و اموال را نیز در پی دارد، پس به ناچار باید سلطه و قوه ای عالم و عادل و نافذالامر وجود داشته باشد که صلح و آشتی را بین مردم برقرار کرده و به حق و عدالت در بین آنان قضاوت نماید و در نتیجه اختلاف و نزاع برچیده شده و هر صاحب حقی حق خویش را بازیابد.

به همین خاطر است که ملاحظه می‎فرمایید شریعت اسلام بر صلاح و اصلاح جامعه تأکید فرموده و از کسی که حاکمیت و تسلط این سلطه را نپذیرد و تسلیم آن نشود نفی ایمان نموده، و همواره بر سلامت قوه قضائیه و اینکه به افراد باصلاحیت واگذار شود تأکید فرموده است، که نمونه هائی از آن را ملاحظه می‎فرمایید:

1- خداوند متعال می‎فرماید: "انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم حجرات (49)10/ مؤمنان با یکدیگر برادرند، پس بین دو برادر خویش اصلاح برقرار کنید."

2- و نیز می‎فرماید: "فاتقوا الله و اصلحوا ذات بینکم انفال (8)1/ پروای الهی داشته باشید و بین خویش صلاح برقرار کنید."

3- در نهج البلاغه به نقل از پیامبراکرم (ص) آمده است: "اصلاح ذات البین [اصلاح جامعه ] از تمام نماز و روزه ها برتر است."صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة و الصیام. (نهج البلاغه، فیض 977/، لح 421/، نامه 47)

4- و باز خداوند متعال می‎فرماید: "فلاوربک لایؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لایجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیمانساء (4)65/ نه چنین است، به

ناوبری کتاب