8- باز در کتاب الاصابة در شرح حال حارث بن بلال مارنی (مزنی) مینویسد: او عامل پیامبرخدا بر نیمی از قبیله بنی طی بود.
9- و در شرح حال حارث بن نوفل هاشمی مینویسد: برخی از کارهای مکه را پیامبراکرم (ص) به وی واگذار فرمود. و به نقل از ابن سعد مینویسد: حارث از صحابه پیامبر(ص) بود، و آن حضرت وی را بر انجام برخی از کارهای مکه گماشت و ابوبکر و عمر و عثمان نیز وی را بر همان کارها ابقاء کردند.
10- و در شرح حال حصین بن نیار مینویسد: وی یکی از کارگزاران پیامبر(ص) بود.
11- و در شرح حال حارث بن عبدالمطلب مینویسد: وی مصاحب پیامبر(ص) بود و آن حضرت وی را بر انجام برخی کارهای مکه گماشت و ابوبکر و عثمان نیز به وی ولایت دادند، آنگاه مینویسد: گویا این شرح حال از نواده وی حارث بن نوفل است که پیش از این گذشت.
12- و در زندگی نامه رافع بن عمرو طائی یادآور شده که حاکم گوید: چون غزوه سلاسل پیش آمد، پیامبرخدا(ص) عمروبن عاص را بر سپاهی که در آن ابوبکر و عمر نیز بودند به فرماندهی منصوب کرد.
13- و در زندگی نامه زیاد باهلی پدر هرماس آمده... دار قطنی به نقل از هرماس میگوید که گفت: من به همراه پدرم خدمت پیامبرخدا(ص) رسیدیم، آن حضرت وی را بر عشیره خود از قبیله باهله به فرمانروایی گماشت.
14- و در شرح حال سائب بن عثمان به نقل از ابن اسحاق مینویسد: پیامبراکرم (ص) در غزوه بواط وی را به فرمانروایی مدینه گماشت.
15- و در شرح حال سعدالدوسی آمده است که گفت: خدمت رسول خدا(ص) رسیده و اسلام آوردم، آن حضرت مرا نماینده خویش در بین طایفه و خویشاوندانم قرار داد، و اموال کسانی از آنان را که اسلام آورده بودند در اختیار آنان گذاشت.
16- و در شرح حال سعید بن خفاف تمیمی آورده است که: وی عامل پیامبر(ص) بر طایفه تمیم بود و ابوبکر نیز وی را به همین مسؤولیت ابقاء کرد.
17- و در احوال سعید بن عبدالله ربیعه مینویسد که: آن حضرت (ص) وی را بر طائف گمارد.