صفحه ۱۹۶

چهار: نداشتن کینه و دشمنی با مردم؛ چرا که دشمنی انسان را از انصاف باز می‎دارد و از ایجاد رابطه صمیمی با مردم جلوگیری می‎کند.

پنج: از حافظه خوبی برخوردار باشد؛ زیرا باید نظرات خلیفه را برای مردم و درخواست های مردم را برای خلیفه بازگو کند، او گواه خلیفه بر مردم و گواه مردم بر خلیفه است.

شش: هوش و زیرکی؛ تا امور بر وی مشتبه نشود و کارهای ناشایست برای وی زینت داده نشود، که در غیر این صورت تصمیم صحیح گرفته نمی شود و دوراندیشی به صلاح نمی گراید...

هفت: گرفتار نبودن در بند هوی و هوس: که هوی پرستی انسان را از مسیر حق به باطل می‎راند و دغلکار را محق می‎انگارد، هوای نفس با خردمندان خدعه می‎کند و آنان را از راه درست منحرف می‎کند، به همین جهت پیامبراکرم (ص) فرمود: "دوستی هر چیز انسان را نسبت به آن کور و کر می‎کند - حبک الشئ یعمی و یصم"...

پس اگر این وزیر [وزیر تنفیذ] در تصمیم گیری نیز شرکت داشته باشد ویژگی هشتمی نیز باید داشته باشد و آن سابقه و تجربه ای است که به نظر صحیح و تدبیر درست منتهی شود؛ چرا که "عاقبت اندیشی در تجربه است."احکام السلطانیه ماوردی 22/ و 26 و 27

نظیر این مطالب را ابویعلی فراء نیز یادآور شده است.احکام السلطانیه ابویعلی 29/،31

شرایط لازم در وزرا و کارگزاران از دیدگاه آیات و روایات

پیش از این ما در بخش چهارم کتاب [جلد دوم فارسی ] هشت شرط برای رهبران و والیان (در هر درجه و مرتبه ای که باشند) یادآور شدیم و حکم عقل و آیات و روایات در این زمینه را بیان کردیم که شاید بیشترین آن دلایل در اینجا نیز مورد استدلال واقع شود، که اکنون برخی از آنها را به علاوه برخی از آیات و روایات که در خصوص وزراء و امراء وارد شده متذکر می‎شویم:

ناوبری کتاب