علاوه بر آن این آیه در مقام بیان وجوب سؤال است نه در مقام وجوب عمل به آنچه پاسخ گفته شده تا بتوان به هنگام عدم حصول وثوق و علم نیز به اطلاق آن تمسک نمود، و برای لغو نبودن سؤال همین حد از فایده که در صورت وثوق به صحت جواب بدان عمل شود کافی است.
[2-] پاسخ آیه کتمان [ان الذین یکتمون...] نیز از آنچه در این آیه گفته شد روشن گردید.
[3-] آیه نفر [فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة ...]:
و اما آنچه در این آیه مورد نظر است همان وجوب فراگیری علوم دینی و ضرورت مسافرت به شهرها و کشورهایی است که جایگاه فراگیری و تفقه در این علوم است، آنگاه در سایر شهرها منتشر شدن تا اینکه مسائل اسلامی به گوش همه مردم برسد، و افرادی که در طلب علم مسافرت نکرده اند از آنان که مسافرت کرده اند این علوم را فرا گیرند، شاید از گناه بپرهیزند و...
روشن است که این آیه در مقام قرار دادن یک حجیت تعبدی برای قول فقیه و بیان وجوب حذر از گفتار وی به طور مطلق نیست، تا اینکه بتوان در صورت عدم حصول علم و وثوق نیز به اطلاق آن تمسک نمود.
بلی، غالبا برای افراد ناآگاه در صورتی که انذار کننده فردی مورد اطمینان و اهل خبره باشد، علم عادی و سکون نفس از گفتار وی اجمالا حاصل میگردد؛ و همین اندازه برای عمل به گفتار انذار کننده قطعا کافی است؛ زیرا حجیت علم ذاتی است، و در نزد عقلا علم اعم است از جائی که احتمال خلاف داده نشود و یا احتمال خلاف در آن بسیار ضعیف باشد به گونه ای که بدان اعتنا نشود و بود و نبودش یکسان باشد. از این مرحله به وثوق و اطمینان و آرامش دل و تعبیرهائی از این قبیل تعبیر میشود، و گواه بر همین معنی [که این آیه در مقام بیان حکم ظاهری تعبدی نیست ] روایت عبدالمؤمن انصاری به نقل از امام صادق (ع) است که در تفسیر این آیه میفرماید: