امام عسکری (ع) بوده، و مراد به عمری در اینجا کلمه "عمری" با فتح عین صحیح است نه "عمری" با اینکه طبق قاعده عمرو را با واو مینویسند ولی در اینجا چون اضافه به یاء نسبت شده واوش افتاده است؛ این مطلب در کتاب قواعد املاء تألیف عبدالسلام محمد هارون صفحه 38 آمده است. (الف - م، جلسه 137 درس) و فرزندش در این روایت عثمان بن سعید عمری و فرزندش محمد بن عثمان میباشد که هر دو از نواب خاص ناحیه مقدس امام زمان - عج - بوده اند.
و آیا این روایت در مقام جعل حجیت تعبدی برای روایت و فتاوای این دو بزرگوار است یا اینکه همان سیره عقلا در عمل به فتوا و روایت افراد ثقه مورد اطمینان را مورد امضاء قرار داده، و ذکر این دو بدین جهت بوده که آنان از مصادیق همان سیره هستند؟ دو وجه است.
از اینکه امام (ع) علت را در روایت آورده [و فرموده: "چون ثقه و مورد اطمینانند"] نظر دوم استفاده میشود؛ زیرا تعلیل عادتا با توجه به کبرای کلی که در نزد شنونده معلوم و ارتکازی است آورده میشود [اصل فطری ارتکازی در اینجا همان اصل عقلی اطمینان به قول ثقه است ] و بسیار بعید است که بگوئیم در اینجا عهد ذهنی نسبت به یک کبرای کلی شرعی درباره حجیت و اعتبار قول ثقه وجود داشته است، و این تعلیل حضرت اشاره به آن کلی شرعی باشد. نکته دیگر اینکه آیا این روایت دلیل بر حجیت روایت ثقه یا فتوای ثقه یا حجیت هر دو [هم روایت و هم فتوا] است ؟ ظاهرا هر دو باید منظور باشد؛ زیرا فتوا در آن زمانها بسیار آسان بوده؛ چون اگر راوی آن را به عنوان گفتار امام (ع) نقل میکرد روایت بود، و اگر به عنوان چیزی که به عنوان حکم شرعی از روایت فهمیده و برداشت کرده نقل میکرد فتوا محسوب میشد.
11- کشی به سند خویش از شعیب عقرقوفی روایت کرده که گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: چه بسا ما نیازمند شدیم در مورد چیزی از کسی پرسش کنیم، از چه کسی بپرسیم ؟ فرمود: