در این آیه وجوب پرسش مستلزم وجوب قبول و ترتیب اثر بر اوست و الا پرسش بیهوده است؛ و هنگامی که قبول جواب پرسش واجب باشد، هر چیزی که پرسش از آن صحیح است [در صورتی که اهل ذکر - دانایان - بیان کنند] پذیرش آن واجب است؛ زیرا خصوصیتی در این نیست که حتما قبل از پاسخ پرسش شود و در پاسخ پرسش مطلبی را گفته باشند.
2- و ما کان المؤمنین لینفروا کافة فلولانفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون توبه (9)122/ چنین نیست که مؤمنان همه به یکباره کوچ کنند، پس چرا از هر فرقه ای از آنان افرادی کوچ نمی کنند تا مسائل دینی را فرا بگیرند - در دین تفقه کنند - و آنگاه که به نزد قوم و عشیره خود برگشتند آنان را انذار کنند، شاید از نافرمانی خداوند حذر کنند.
از ظاهر این آیه به مقتضای کلمه "لولا - چرا کوچ نمی کنند؟" وجوب کوچ و حرکت برای تفقه در دین استفاده میشود، پس هم نتیجه و هم نتیجه نتیجه، یعنی هم تفقه هم انذار و هم حذر قوم از نافرمانی واجب میگردد، وانگهی طبع حذر نیز با لزوم ترتیب اثر بر انذار تناسب دارد، و مراد به انذار به قرینه لفظ "تفقه در دین" همان بیان احکام شرعی است. پس "لازم" [که انذار است ] ذکر شده و "ملزوم" [که بیان احکام شرعی است ] اراده شده است، پس این آیه بر وجوب ترتیب اثر بر گفتار فقیهی که مبین احکام الهی است دلالت دارد. به عبارت دیگر میتوان گفت: اگر بیان احکام الهی واجب باشد ترتیب اثر بر آن نیز واجب است، و الاصرف لزوم بیان احکام عملی است بیهوده.
3- ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون بقره (2)159/ آنان که آیات روشن و هدایت را که