صفحه ۱۵۷

باشد. و درحقیقت این تقلید نیست بلکه یک نوع کسب آگاهی اجمالی است.

پس مجتهد حکم هر واقعه نوپدید را به تفصیل می‎داند، و مقلد با مراجعه به وی کسب آگاهی اجمالی و وثوق نموده و بدانچه از وی فراگرفته عمل می‎کند.

اگر اشکال شود که استدلال به سیره معصومین (ع) در صورتی مفید است که تقلید به همین صورت در زمان ائمه (ع) وجود داشته باشد و آنان این کار را نهی نفرموده باشند، با اینکه اجتهاد بدین شکل از اعمال دقت و استنباط فروع از اصول کلی از ویژگی های این زمان است و در آن زمانها وجود نداشته است؛

در پاسخ باید گفت: تفریع فروع بر اصول و نیز مقایسه و بررسی اخبار متعارض و اعمال ترجیح هر یک از آنها چیزی است که بین اصحاب ائمه (ع) نیز متعارف بوده است، و حدیث "انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعواوسائل ‏41/18، باب 6 از ابواب صفات قاضی، حدیث 51 بر ماست که اصول را برای شما بازگوئیم و بر شماست که فروع آن را بازیابید" نیز گواه بر این مدعاست.

دلایل مورد استناد بر حجیت فتوای فقیه

بر حجیت فتوای فقیه علاوه بر سیره که یادآور شدیم به برخی از آیات و روایات نیز استدلال شده که متذکر می‎شویم:

دلالت آیات

1- و ما ارسلنا من قبلک الارجالا نوحی الیهم فاسألوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون نحل (16)43/ و پیش از تو نفرستادیم جز مردانی که به آنان وحی می‎کردیم، پس از دانایان پرسش کنید اگر نمی دانید.

ناوبری کتاب