ولکن حق در مسأله همان راهی است که بزرگان امامیه رفته و قائل به تخطئه شده اند.
ابن حزم اندلسی در کتاب محلی مینویسد:
 "مسأله: در میان اقوال مختلف، قول حق یکی از آنهاست و ما بقی خطاست... پس صحیح است که گفته شود: در میان نظرهای متفاوت نظر صحیح همان است که خداوند بدان حکم کرده باشد، و آن یکی بیشتر نیست؛ و آنچه از سوی خداوند - عزوجل - نیست خطاست. 
و کسی که ادعا کند همه نظرها درست است و هر مجتهدی در نظر خود مصیب است، سخنی را گفته که نه قرآن و نه سنت و نه اجماع و نه عقل هیچ یک مؤید آن نیست، و هر نظری که این گونه باشد باطل است."محلی 70/1، مسأله 109
و در کتاب "الفقه الاسلامی وادلته" اثر دکتر "وهبة الزحیلی" پس از آنکه مخطئه را یادآور میشود، مینویسد:
 "و اینان [مخطئه ] عموم مسلمانان به ویژه شافعیه و حنفیه هستند که میگویند: فقط یکی از مجتهدین در اجتهاد خود مصیب است و دیگران به خطا رفته اند؛ چرا که حق متعدد نیست."الفقه الاسلامی و ادلته 72/1 
 ولکن در کتاب "مستصفی" غزالی پس از درج مبحث اجتهاد و تصویب و تخطئه مینویسد:
 "... ولکن در این باره مردم اختلاف نظر دارند و از شافعی و ابی حنیفه روایت ها مختلف است."مستصفی 363/2 
 دلالت روایات بر تخطئه
علاوه بر اینکه نظریه تخطئه یک امر واضحی است - چرا که اجتهاد و استنباط در
 
    






.jpg)



 
         
