"شیطان قیاس کرد و او اولین کسی بود که قیاس کرد."قاس ابلیس و هو اول من قاس. (مأخذ فوق) این قیاس شیطان یک قیاس اولویت است. شیطان میگوید من از جهت جسم از آدم برتر هستم ولی خداوند سبحان اولویت آدم را در جای دیگر قرار داده، خداوند علم حضرت آدم را مطرح میفرماید؛ خداوند رحمت کند مرحوم آیت الله حجت را، ایشان در مورد الغاء خصوصیت میفرمود: این همان قیاس است، اسمش را عوض کرده اند. (الف - م، جلسه 130 درس)
و در اعلام الموقعین به سند وی از عوف بن مالک اشجعی آمده که گفت: پیامبرخدا(ص) فرمود:
"امت من به هفتاد و چند فرقه پراکنده خواهند شد، بزرگترین این فرقه ها از نظر فتنه دسته ای است که در دین خود قیاس میکنند، آنچه را خدا حلال کرده حرام میشمرند و آنچه را حرام کرده حلال میپندارند."تفترق امتی علی بضع و سبعین فرقة، اعظمها فتنة قوم یقیسون الدین برأیهم، یحرمون به ما احل الله و یحلون ما حرم الله. (اعلام الموقعین 53/1)
ظاهریون پیروان داود ظاهری اصفهانی که نظیر اخباری های ما در روایات فقط ظواهر آیات قرآن را حجت میدانند. (الف - م، جلسه 130 درس) از فقها سنت و برخی از معتزله نیز منکر عمل به قیاس و رأی هستند. ابن حزم اندلسی [که از ظاهریون اهل سنت است ] در کتاب المحلی مینویسد:
"روا نیست در دین قائل به قیاس و رأی شویم؛ چرا که امر خداوند متعال به بازگرداندن مسأله مورد منازعه به کتاب خدا و رسول وی عملی است صحیح، پس کسی که به قیاس و به علتی که خود آن را صحیح میپندارد یا به رأی بازگرداند، بی گمان با امر خداوند متعال که آن را در گروه ایمان قرار داده مخالفت کرده و مسأله را به غیر آنچه خداوند به بازگرداندن به آن دستور فرموده بازگردانده است و در این شیوه اشکالی است واضح، (محلی میگوید): گفتار خداوند متعال که میفرماید: "ما فرطنا فی الکتاب من شئ" و نیز "تبیانا لکل شئ" و نیز "لتبین ما نزل بهم" و نیز "الیوم اکملت لکم دینکم" همه دلیل بر بطلان قیاس و رأی است."محلی 56/1، مسأله 100