صفحه ۱۲۴

به جامعه است، پس اگر امکان داشته باشد که انتخاب نمایندگان به مردم واگذار شود و قوه تشریعیه نشأت گرفته از اختیار و نظر مردم باشد - نظیر انتخاب شخص حاکم به هنگام نبودن نص - این بهتر است و در عمق جان مردم بیشتر جای می‎گیرد، و آنان را به احترام گذاردن نسبت به قوانین مصوبه از سوی آنان و تسلیم بودن در برابر آن بیشتر وا می‎دارد. همان گونه که در انتخاب برخی از وزرا و امرا نیز اگر شیوه چنین باشد بهتر است، چنانچه در برخی از کشورها متداول است.

و شاید آیه مشورت [و امرهم شوری بینهم ] و قاعده سلطنت [الناس مسلطون علی اموالهم ] و توجه خطابهای قرآن به مردم در امور اجتماعی نظیر آیات قتال و جهاد و بسیج نیروها و اجرا حد دزدی و زنا و مشابه اینها همه با این شیوه تناسب داشته باشد.

زیرا اگر امر امر مردم است و تکلیف نیز متوجه مردم است، پس تصمیم گیری و قانون گذاری نیز مناسب است به دست نمایندگان مردم باشد.

ولکن امام عادل اگر مشاهده کند که مردم آمادگی انتخاب نماینده را ندارند و یا اینکه از رشد و آگاهی سیاسی برای انتخاب افراد شایسته برخوردار نیستند یا اینکه در معرض تهدید و تطمیع قرار می‎گیرند و بدین وسیله آرائشان را می‎خرند، در این صورت وی که علم و عدالت و مدیریتش محرز گردیده می‎تواند شخصا نمایندگان را مشخص کند؛ مگر اینکه به هنگام عقد امامت و بیعت با وی شرط شده باشد - البته اگر این شرط صحیح باشد - که انتخاب نمایندگان باید به دست مردم باشد نه به دست حاکم. و این نکته ای است شایان توجه.نظیر آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به منزله میثاق بین امام و امت است تصریح شده که انتخاب نمایندگان مجلس به دست خود مردم باید باشد و رهبر هم آن را امضاء کرده است. (مقرر)

نکته دیگر اینکه در مجلس شورا غالبا اتفاق آراء به دست نمی آید، پس به ناچار به آراء اکثریت عمل می‎شود؛ چنانچه در همه اجتماعات و احزاب سیاسی این گونه است، و اشکالی که ممکن است مطرح شود اینکه حقوق اقلیت و کسانی که غایب

ناوبری کتاب