صفحه ۱۱۸

1- ترسیم خطوط و تعیین مقررات و قوانین مورد نیاز جامعه.

2- اجرای مقررات و قوانین در موارد مختلف اجتماعی - حکومتی.

3- حل و فصل اختلافات مردم و قضاوت در منازعات و رسیدگی به تخلفات.

بر این اساس همه وظایف حاکم اسلامی در محدوده مسائل حکومتی به این سه قوه بازگشت می‎کند، و حتی دوایری همچون دایره امر به معروف و نهی از منکر و اداره حسبه و رادیو و تلویزیون این دوایر در مباحث آینده به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت. (مقرر) نیز به همین سه قوه بازگشت دارد و می‎توان آنها را در محدوده قوه مجریه به حساب آورد.

فلسفه اینکه قوه قضائیه به عنوان یک قوه مستقل به حساب آمده، این است که کار قوه قضائیه صرفا حکم و قضاوت است نه تنفیذ و اجرا، و قضاوت خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و باید بر همه جا تسلط داشته باشد - حتی نسبت به افراد و اعضاء قوه اجرائیه و مقننه - در این ارتباط تعیین قضات به شخص امام و رهبر واگذار شده است نه به رئیس قوه مجریه و این نکته ای است شایان توجه.

اکنون ما به تفصیل هر یک از این سه قوه را مورد بحث قرار می‎دهیم:

ناوبری کتاب