نظیر این روایت را مسلم [در صحیح ] و احمد [حنبل در مسند خویش ] روایت کرده اند.صحیح مسلم 1459/3، کتاب الاماره، باب 5، حدیث 1829، و مسد احمد 111/2/.
خلاصه کلام اینکه: آنچه از همه این روایات استفاده میگردد این است که پیشوا و حاکم اسلامی مسؤول و مکلف به اداره جامعه است، و وزرا و استانداران و منشی ها و نظامیان و قضات و... همه ایادی و اعوان او هستند و بر وی واجب است که به همه آنان و کارهای آنها اشراف و نظارت داشته باشد و به هیچ وجه نمی تواند از خود سلب مسؤولیت کند.چون که قوای سه گانه و همه مسؤولین ایادی حاکم هستند، رهبر جامعه شخصا میتواند همه آنها را مشخص و منصوب کند و میتواند تعیین برخی از آنها را به مردم واگذار کند، از باب اینکه بالاخره حکومت امر ملت است و هرچه نظر مردم در مسائل بیشتر اعمال شود مطلوبتر است؛ اما اگر در یک شرایطی مثلا رهبر مشاهده کرد که جو انتخابات سالم نیست و افراد ناشایست به مجلس میروند، میتواند شخصا افراد صالحی را مشخص کند، همان گونه که میتواند مسؤولیت انتخاب شهرداری ها و فرمانداری ها و حتی استانداران در شرایطی که مردم رشد یافته اند به مردم واگذار کند، و این گونه مردم دلگرمتر میشوند. (الف - م، جلسه 128 درس)
نظیر همین معنی را ماوردی و ابویعلی آنگاه که وظایف امام را برمی شمرند یادآور شده و میگویند: امام و رهبر جامعه باید شخصا نسبت به همه امور جامعه مشرف و مسلط باشد.
ماوردی به هنگام برشمردن وظایف امام میگوید: