هستند." آنگاه بار دوم از من پرسید، باز به همین گونه پاسخ گفتم، پس خداوند متعال فرمود: ترا در مورد امتت محزون نخواهم کرد."ان ربی - تبارک و تعالی - استشارنی فی امتی ماذا افعل بهم ؟ فقلت: ما شئت ای رب، هم خلقک و عبادک، فاستشارنی الثانیة، فقلت: له کذلک، فقال: لا احزنک فی امتک . (مسند احمد 393/5)
5- در داستان حدیبیه
در سنن بیهقی به سند خویش از مسور بن محزمه و مروان بن حکم نقل شده که گفتند:
حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود: "شما چه صلاح میدانید، آیا نظر میدهید که ما به سوی قبایل و خانواده های کسانی که به کمک اینان برخاسته اند حرکت کنیم و با آنان برخورد کنیم که اگر سر جای خود بنشینند شکست خورده و غمگین به جای خود نشسته اند و اگر بگریزند و از دست ما نجات یابند گردنهائی هستند که خداوند آنها را قطع کرده است ؟ یا اینکه صلاح میدانید به سوی خانه خدا حرکت کنیم و با کسانی که از رفتن ما جلوگیری میکنند کارزار کنیم ؟"
ابوبکر گفت: خدا و رسول وی بهتر میدانند، ما برای انجام عمره آمده ایم، نیامده ایم با کسی بجنگیم، ولکن با کسی که از رفتن ما به کعبه ممانعت کند میجنگیم، پیامبر(ص) فرمود: پس به همان راه خود (یعنی زیارت بیت الله) ادامه دهید."
زهری گوید: ابوهریره میگفت: من هیچ کس را ندیدم که بیشتر از پیامبر(ص) با اصحاب خویش مشورت کند."سنن بیهقی 218/9، کتاب الجزیه، باب المهادنه علی النظر للمسلمین.