صفحه ۱۰۰

نداشتند که یک خرما را جز به میهمانی یا خریدن از چنگ ما بیرون بیاورند و اکنون که خداوند برکت وجود شما را به ما ارزانی فرموده و ما را با وجود شما گرامی داشته و به وسیله شما به راه هدایت رهنمون شده، اکنون تسلیم پستی شده [و به اینان باج بدهیم ] هرگز! چیزی جز شمشیر به اینان نخواهیم داد.

در این هنگام پیامبر(ص) دستور داد قرارداد را پاره کنند، سعد ابتدا در آن آب دهان انداخت آنگاه آن را پاره کرد و گفت: بین ما شمشیر حاکم است.مغازی واقدی ‏477/1 (جزء دوم). در نهایه ابن اثیر واژه "علهز" این گونه معنی شده است:

"علهز چیزی است که در سالهای قحطی، خون را با کرک شتر مخلوط می‎کردند آنگاه بر روی آتش سرخ می‎کردند و می‎خوردند، و برخی گفته اند: کنه را نیز با آن مخلوط می‎کردند."نهایه ابن اثیر 293/3

ظاهرا آنچه بین آن حضرت و عیینة و حارث در ابتدای کار گذشته بود چیزی جز یک گفتگوی شفاهی و مذاکره نبوده است و غرض آن حضرت نیز جلوگیری از خونریزی و حفظ کیان انصار بوده، ولی آنگاه که قوت و توان مقاومت آنان را ملاحظه می‎فرماید تصمیم گیری را به خود آنان محول می‎کند، پس در این صورت آن حضرت (ص) با وعده قطعی و نوشته شده ای مخالفت نفرموده و بر چیزی که صحیح نبوده اقدام نکرده، بلکه پس از مشورت آنچه را به نظر اصلح رسیده مورد عمل قرار داده است.

از سوی دیگر چنانچه پیش از این گفته شد عمده مشورت پیامبر(ص) با رؤسای قبایل برای جلب نظر و اظهار اعتماد و تقویت عزم و تحرک آنان بوده است؛ و الاآن حضرت به منبع وحی متصل بوده و همواره حق برایش واضح و آشکار بوده است؛ و مشورت آن حضرت با امت خویش نظیر مشورت خداوند تبارک و تعالی با آن حضرت بوده است، چنانچه در مسند احمد از حذیفه از آن حضرت (ص) روایت شده که فرمود: "همانا پروردگار من - تبارک و تعالی - در مورد امت من با من مشورت نمود که با آنان چه بکنم ؟ گفتم: "بار خدایا هرگونه که صلاح بدانی، آنان مخلوق و بندگان تو

ناوبری کتاب