در این هنگام پیامبر(ص) دستور داد قرارداد را پاره کنند، سعد ابتدا در آن آب دهان انداخت آنگاه آن را پاره کرد و گفت: بین ما شمشیر حاکم است.مغازی واقدی 477/1 (جزء دوم). در نهایه ابن اثیر واژه "علهز" این گونه معنی شده است:
ظاهرا آنچه بین آن حضرت و عیینة و حارث در ابتدای کار گذشته بود چیزی جز یک گفتگوی شفاهی و مذاکره نبوده است و غرض آن حضرت نیز جلوگیری از خونریزی و حفظ کیان انصار بوده، ولی آنگاه که قوت و توان مقاومت آنان را ملاحظه میفرماید تصمیم گیری را به خود آنان محول میکند، پس در این صورت آن حضرت (ص) با وعده قطعی و نوشته شده ای مخالفت نفرموده و بر چیزی که صحیح نبوده اقدام نکرده، بلکه پس از مشورت آنچه را به نظر اصلح رسیده مورد عمل قرار داده است.
از سوی دیگر چنانچه پیش از این گفته شد عمده مشورت پیامبر(ص) با رؤسای قبایل برای جلب نظر و اظهار اعتماد و تقویت عزم و تحرک آنان بوده است؛ و الاآن حضرت به منبع وحی متصل بوده و همواره حق برایش واضح و آشکار بوده است؛ و مشورت آن حضرت با امت خویش نظیر مشورت خداوند تبارک و تعالی با آن حضرت بوده است، چنانچه در مسند احمد از حذیفه از آن حضرت (ص) روایت شده که فرمود: "همانا پروردگار من - تبارک و تعالی - در مورد امت من با من مشورت نمود که با آنان چه بکنم ؟ گفتم: "بار خدایا هرگونه که صلاح بدانی، آنان مخلوق و بندگان تو