صفحه ۶۳

در این میان از جمله فقهای نامدار و برجسته ای که هم در میدان عمل و هم در میدان علم و نویسندگی به طور مشترک دارای اثر بوده مرحوم "نائینی" است؛ از نظر تاریخ، نائینی را باید یکی از فقهای انقلاب آفرین در تاریخ فقه اسلام به شمار بیاوریم که توانسته است فروع نوینی از فقه حکومتی را بر اساس اصول القایی ائمه معصومین تفریع و تأسیس نماید.

نائینی کتاب ارزشمند و قدر ناشناخته تنبیه الامة و تنزیه الملة را در این زمینه نگاشت؛ او این کتاب را برای موجه جلوه دادن تأسیس نظام مشروطه به جای نظام استبدادی سلطنت مطلقه حکام جور، به عنوان "دفع افسد به فاسد" به رشته نگارش کشید.

کتاب تنبیه الامة دارای پنج فصل مستقل و یک خاتمه است. در فصل اول آن ماهیت و مفهوم نظام سیاسی در بینش فقهی بررسی شده است.تنبیه الامة و تنزیه الملة، با مقدمه و حواشی مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی، چاپ شرکت سهامی انتشار.

در فصل دوم بر این مطلب استدلال شده که بر فرض این که کسی ولایت عامه فقیه را نیز قبول نداشته، چاره ای ندارد جز اینکه حکومت فقیه را بر حکومت جائرانه غیر فقیه ترجیح و اولویت بدهد؛ بنابرانی در زمان غیبت، حکومت فقیه نسبت به دیگران دارای اولویت است.

درفصل سوم درباره خصوص نظام مشروطه که مسأله روز عصر نائینی بوده بحث شده و تبیین گردیده که تا چه اندازه این نظام با نظام مورد قبول اسلام که همان نظام ولایت و حکومت فقیه باشد سازگاری و هماهنگی دارد و در چه مواردی با آن متفاوت است.

در فصل چهارم نیز به شبهات و سؤالاتی از این قبیل که آیا مفاهیمی مانند تأسیس مجلس شورای اسلامی، حریت و مساوات و غیره "بدعت" نیستند، پاسخ مناسب داده و میزان انعطاف و انطباق مفاهیم اسلامی با شرایط مختلف را نشان می‎دهد.

در فصل پنجم نیز راجع به شرایط مشروعیت مداخله نمایندگان مردم در امور سیاسی و حکومتی سخن گفته است.

نائینی در خاتمه کتابش درباره استبداد و نظام استبدادی، به گونه انتقادی و تحلیلی بحث جالبی را مطرح نموده و پس از استنتاج، کتاب خود را به پایان برده است. این کتاب را از دو بعد می‎توان مورد بررسی قرار داد، یکی از نظر گرایش به نظام مشروطه، دوم از نظر کلی ولایت فقیه و فقه حکومتی اسلام و سبک استدلال نوینی که در این زمینه به کار برده شده است.

از بعد اول باید گفت: نائینی با توجه به لزوم شرعی دفع افسد به فاسد، لازم می‎دانسته است در آن شرایط تاریخی، نظام سلطنتی مطلقه و استبدادی جای خود را به نظام مشروطه بدهد، و قوانین نیز فقه اسلام باشد. او نظام مشروطه را نظام اصلی اسلامی نمی دانسته است.

از نظر دوم باید گفت: در زمینه این نوع نگارش درباره فقه حکومتی و نظام ولایت

ناوبری کتاب