حوزه ها و تاریخ فقه حکومتی اسلام دانسته و آن را به نام "دوران فقهای معاصر" مینامیم، که خود دارای مراحلی چند است. فقه حکومتی اسلام در این دوران شکوفایی فوق العاده ای داشته است، فقهای بزرگ هم در عمل و هم در تئوری و فتوا تحولات عمیقی در مسائل فقه حکومتی و سیاسی به وجود آوردند.
در این دوره از تاریخ فقه، فقهای به قیام و حرکتهای دفاعی مسلحانه در برابر متجاوزین خارجی مانند روسیه و انگلستان، و اهل بغی داخلی مانند وهابی ها و غیره دست زده و کشورهای اسلامی را از خطرات جدی محافظت کردند، چنانکه حرکت های سیاسی شکننده ای در برابر سلاطین جور داخلی و استعمار خارجی انجام دادند، مانند فتوای تحریم تنباکو توسط مرحوم میرزا حسن شیرازی.
قرنهای سیزدهم و چهاردهم هجری در تاریخ فقه سیاسی و حکومتی اسلامی درخشانترین دوران به حساب میآید. برای سیمانگاری و توصیف وضع فقه حکومتی در این دو قرن اخیر لازم است یک کتاب مستقل نگاشته شود. لکن با توجه به ضرورت مسأله در اینجا کلیاتی از ویژگی های فقه حکومتی اسلام در این دو قرن را فهرست میکنیم و سپس برخی از مؤلفان در فقه حکومتی اسلام را با ذکر نمونه آثارشان معرفی خواهیم کرد.
این مرحله از تاریخ فقه ما که از مرحومین سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا شروع و به فقیه مجدد و مجاهد حضرت امام خمینی و بارزترین نمونه مکتب فقهی او حضرت آیت الله العظمی منتظری میرسد، در بعد مربوط به فقه حکومتی و سیاسی دارای ویژگی های ذیل است:
1 - پیدایش نظم و انتظام مشخص در اداره حوزه های علمیه و فزونی یافتن تألیفات و گسترش ابعاد و دامنه آن اعم از فقه حکومتی و غیره.
2 - افزایش حجم فقه حکومتی در مجموعه های فقهی به گونه چشمگیر، به طوری که اگر مبحث جهاد کتاب مقنعه شیخ مفید را با مبحث جهاد مؤلف جواهرالکلام مقایسه کنیم بیش از سی تا چهل برابر افزایش حجم مشاهده میکنیم. چون مبحث کمتر از ده صفحه در مقنعه در جواهرالکلام یک مجلد کامل را به خود اختصاص و چهارصد صفحه شده است.جواهرالکلام، ج 21 چاپ جدید؛ و المقنعه، چاپ سنگی، مبحث جهاد.
لازم به تذکر نیست که به موازات افزایش کمی مباحث و مسائل فقه حکومتی، رشد کیفی نیز بر آن حاکم بوده است. این رشد کیفی در سبک و شیوه ارائه مطلب، قوت استدلال، تنوع فروعات، زدوده شدن ابهامات در مسأله ولایت فقیه و حکومت اسلامی و تمرکز یافتن مباحث پراکنده ذیل یک عنوان تحت عنوان "ولایت فقیه" است. به طوری که در این دوره اکثر فقهای نامدار و صاحب قلم، در کتابهای خود مبحث ولایت فقیه را یا در ضمن مباحث دیگر مثل کتاب البیع و یا به