صفحه ۵۳

تبیین مفاهیم فقه مالی نگارش یافته نمونه دیگری است، و کتاب الشهاب الثاقب فیض کاشانی در اثبات وجوب عینی نماز جمعه نیز یک نمونه دیگر.الشهاب الثاقب فی وجوب صلاة الجمعة العینی تألیف مرحوم فیض کاشانی، چاپ بیروت، منشورات موسسة الاعلمی للمطبوعات.

از جمله علمای این دوره "سید نعمت الله جزائری" نیز درباره ولایت فقها و حجیت فتوای آنان کتابی دارد به اسم منبع الحیاة و حجیة قول المجتهد، که از جمله تک نگاریهای این دوره در فقه حکومتی به شمار می‎آید.منبع الحیاة و حجیة قول المجتهد مرحوم سید جزایری نیز به ضمیمه کتاب الشهاب الثاقب مرحوم فیض در بیروت به چاپ رسیده است. البته آرای ولایت فقیه به دلیل اخباری بودن به نحو دیگری است، لکن بحث ما در تاریخی قضیه است. و از این قبیل آثار فقهی در این دوره بیش از اینها نگارش یافته است، ولکن در اینجا امکان معرفی همه آنها وجود ندارد.

فیض کاشانی اصولا دارای گرایش اصیل سیاسی در آثار فقهی خود است، چنانچه او مانند شهید اول در کتاب ذکری، در کتاب مفاتیح الشرایع "عبادات و سیاسات" را به گونه ای مخلوط به عنوان یکی از شاخه های اصلی فقه اسلامی معرفی کرده است.مفاتیح الشرایع، ج 1 / 7_8، با تحقیق سیدمهدی رجایی، چاپ کتابخانه آیت الله نجفی مرعشی - قم. او به ولایت فقیه معتقد است و می‎گوید: "انجام قضاوت و حکومت در میان مردم، اقامه حدود و اجرا و اعمال سایر سیاسات اسلامی در زمان غیبت از ضروریات دین است" و به تفصیل در این زمینه ها سخن می‎گوید. فیض هر مطلبی را که در کتاب فقهی مفاتیح الشرایع آورده، معتقد است که در زمان غیبت لازم الاجراست.

او به جهاد ابتدایی معتقد نیست و آن را از شؤون امام معصوم می‎داند و از کتاب خود مبحث جهاد را حذف کرده است. عین کلام فیض در این باره چنین است:

"فی الجمله وجوب جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تعاون بر بر و تقوا، فتوا دادن و حکومت بحق در بین مردم، اقامه و اجرای حدود و تعزیرات و سایر سیاسات دینی از ضروریات دین بوده و قطب اعظم دین همینها هستند. اینها مهمترین مقصودی است که خداوند، پیامبران را برای آن مبعوث فرموده است؛ و اگر اینها تعطیل و ترک شوند، در واقع نبوت انبیا ترک شده و دیانت از هم پاشیده و جهالت و گمراهی شیوع یافته است. در این صورت است که کشورها ویران و مردم هلاک می‎شوند، پناه می‎برم به خدا از چنین وضعی؛ الااینکه از مجموع اینها جهاد دعوتی و غیر دفاعی که برای دعوت دیگران به پذیرش اسلام صورت می‎گیرد، از شؤون امام معصوم است و در آن اذن او شرط است؛ لذا در زمان غیبت او ساقط می‎باشد. برای همین خاطر است که احکام آن را در

ناوبری کتاب