صفحه ۳۹۳

16 - روایت جابر

جابر عن ابی جعفر(ع) قال: "الزم الارض و لا تحرک یدا ولا رجلا حتی تری علامات اذکرها لک - و ما اراک تدرکها - : اختلاف بنی فلان، و مناد ینادی من السماء و یجیئکم الصوت من ناحیة دمشق..."وسائل الشیعه ‏41/11، باب 13 از ابواب جهاد عدو، حدیث 16.

جابر از امام محمد باقر(ع) روایت می‎کند که فرمود: "بنشین و دست و پایت را [در جهت قیام و مبارزه ] حرکت مده تا علاماتی که برایت می‎گویم مشاهده کنی، و گمان نکنم [عمرت کفاف دهد و] آن علامات را درک نمایی: اختلاف بنی فلان و ندا دهنده ای که از آسمان فرا می‎خواند و صدایی که از ناحیه دمشق به شما می‎رسد.

توضیح روایت

روشن است که طرف سخن در این روایت جابر است و شاید مربوط به یک قضیه خاص در یک جریان بخصوصی باشد.

یا اینکه در جابر ویژگی های خاصی بوده نظیر آنچه برای سدیر گفته شد [ظرفیت تحمل مشکلات مبارزه و کتمان اسرار را نداشته است ] یا اینکه مجلس از اغیار خالی نبوده [ و امام (ع) در شرایط تقیه این سخنان را بیان فرموده اند].

یا اینکه غرض آن حضرت (ع) بیان علامتهای حتمی قیام قائم به حق بوده تا ذهنیت جابر را - که انواع ظلم و فشارها را در زمان خویش مشاهده می‎نمود و بر اساس روایات می‎دانسته که قائم به حق آنها را برطرف می‎کند و می‎پنداشته که هنگام آن فرا رسیده است - بشکند. [و بفرماید این زمان، زمان ظهور قائم نیست ].

به عبارت دیگر ذکر علایم ظهور مهدی و قائم به حق، شاهد بر این معناست که غرض آن حضرت (ع) نهی از تحرک همراه با کسی است که پیش از بروز این علامات ادعای مهدویت می‎نماید، و دیگر احتمالات نظیر آنچه ذکر گردید. در هر صورت امثال این گونه روایتها نمی تواند با ادله جهاد و امر به معروف و نهی از منکر با آن همه کثرتی که دارد مقابله نماید. چنان که این معنی بر اهل نظر پوشیده نیست.

17 - روایت زر بن حبیش

زر بن حبیش قال: "خطب علی (ع) بالنهروان (الی ان قال) فقام رجل فقال: یا امیرالمؤمنین، حدثنا عن الفتن، فقال: ان الفتنة اذا أقبلت شبهت. ثم ذکر الفتن بعده

ناوبری کتاب