16 - روایت جابر
جابر عن ابی جعفر(ع) قال: "الزم الارض و لا تحرک یدا ولا رجلا حتی تری علامات اذکرها لک - و ما اراک تدرکها - : اختلاف بنی فلان، و مناد ینادی من السماء و یجیئکم الصوت من ناحیة دمشق..."وسائل الشیعه 41/11، باب 13 از ابواب جهاد عدو، حدیث 16.
جابر از امام محمد باقر(ع) روایت میکند که فرمود: "بنشین و دست و پایت را [در جهت قیام و مبارزه ] حرکت مده تا علاماتی که برایت میگویم مشاهده کنی، و گمان نکنم [عمرت کفاف دهد و] آن علامات را درک نمایی: اختلاف بنی فلان و ندا دهنده ای که از آسمان فرا میخواند و صدایی که از ناحیه دمشق به شما میرسد.
توضیح روایت
روشن است که طرف سخن در این روایت جابر است و شاید مربوط به یک قضیه خاص در یک جریان بخصوصی باشد.
یا اینکه در جابر ویژگی های خاصی بوده نظیر آنچه برای سدیر گفته شد [ظرفیت تحمل مشکلات مبارزه و کتمان اسرار را نداشته است ] یا اینکه مجلس از اغیار خالی نبوده [ و امام (ع) در شرایط تقیه این سخنان را بیان فرموده اند].
یا اینکه غرض آن حضرت (ع) بیان علامتهای حتمی قیام قائم به حق بوده تا ذهنیت جابر را - که انواع ظلم و فشارها را در زمان خویش مشاهده مینمود و بر اساس روایات میدانسته که قائم به حق آنها را برطرف میکند و میپنداشته که هنگام آن فرا رسیده است - بشکند. [و بفرماید این زمان، زمان ظهور قائم نیست ].
به عبارت دیگر ذکر علایم ظهور مهدی و قائم به حق، شاهد بر این معناست که غرض آن حضرت (ع) نهی از تحرک همراه با کسی است که پیش از بروز این علامات ادعای مهدویت مینماید، و دیگر احتمالات نظیر آنچه ذکر گردید. در هر صورت امثال این گونه روایتها نمی تواند با ادله جهاد و امر به معروف و نهی از منکر با آن همه کثرتی که دارد مقابله نماید. چنان که این معنی بر اهل نظر پوشیده نیست.
17 - روایت زر بن حبیش
زر بن حبیش قال: "خطب علی (ع) بالنهروان (الی ان قال) فقام رجل فقال: یا امیرالمؤمنین، حدثنا عن الفتن، فقال: ان الفتنة اذا أقبلت شبهت. ثم ذکر الفتن بعده