توضیح روایت
این روایت یک قسمت از روایتی طولانی است که مرحوم صدوق در اواخر کتاب الفقیه آورده و بیشتر فقرات و قسمتهای آن متضمن بیان احکام شرعی یا آداب اخلاقی است و در قسمتی از آن به ذکر مطالبی که گمان میرود اخبار غیبی است پرداخته است.
در این روایت، پیامبراکرم (ص) نمی خواهد بفرماید قیام در مقابل پادشاهان بی فایده و ناموفق است، با اینکه ما ملاحظه میکنیم بسیاری از انقلابها در مقابل نظامهای شاهنشاهی در اروپا و آسیا و آفریقا به پیروزی رسیده است، و در همین اواخر ملاحظه فرمودید که انقلاب اسلامی در مقابل نظام شاهنشاهی ایران به پیروزی رسید و روشن ترین دلیل بر امکان هر چیز وقوع آن است. از سوی دیگر، این روایت درصدد تحریم قیام در مقابل پادشاهان نیست وگرنه قیام امیرالمؤمنین (ع) در مقابل معاویه ای که پایه های حکومت خود را در شام محکم کرده بود صحیح نبود، با اینکه آن حضرت با وی به جنگ برخاست و مردم را برای جنگ با او ترغیب و تشویق مینمود و چنانکه در نهج البلاغه آمده است میفرمود: "من با تمام توان تلاش میکنم تا زمین را از این شخص واژگونه و جسم پلید پاک کنم، تا سنگ و کلوخها از دانه های درو شده گندم جدا گردد."و سأجهد فی ان اطهر الارض من هذا الشخص المعکوس و الجسم المرکوس حتی تخرج المدرة من بین حب الحصید. (نهج البلاغه، نامه 45، فیض 971/، لح 418/)
و اگر آنچه در مقدمه صحیفه سجادیه آمده است صحیح باشد که پیامبراکرم (ص) به صورت یک راز، حکومت بنی امیه و مدت خلافت آنان را برای آن حضرت و اهل بیتش بیان فرموده بود - چنانکه پیش از این تفصیل آن گذشت - پس به ناچار باید گفت غرض از قتال آن حضرت جدا کردن صف حق از صف باطل و اتمام حجت بوده است؛ چنان که ظاهر عبارت آن حضرت نیز مشعر به همین معناست. و همین اشکال که در مورد قیام حضرت امیر(ع) در مقابل معاویه گفته شد عینا در مورد قیام حضرت سیدالشهداء(ع) در برابر حکومت یزید نیز جریان دارد.
بیان مشکلات مبارزه، نه نفی قیام
خلاصه کلام اینکه غرض پیامبراکرم (ص) از بیان این فراز، عدم موفقیت یا حرمت قیام در مقابل پادشاهان نیست بلکه بیان این معنی است که پادشاهی و حکومت مانند سایر امور بی تردید تابع قضا و قدر الهی است. پس اگر شکستی از ناحیه