صفحه ۳۸۱

نموده اند و ظاهرا روایتی است صحیحه؛ چرا که محمدبن عیسی بن عبید، اگر چه علمای رجال در موثق بودن وی اختلاف نظر دارند اما ظاهرا وی فردی ثقه و مورد اعتماد است، چنانکه نجاشی نیز قائل به همین معناست.رجال نجاشی 235/ (چاپ دیگر 333/).

اما آنچه از مفهوم روایت استفاده می‎گردد وجوب دفاع از حوزه اسلام و مسلمین به هنگام تجاوز و هجوم کفار است و این امر واضحی است که هیچ شکی در آن نیست؛ زیرا واگذاردن دفاع، سبب فرسودگی اسلام و محو شدن آثار و نام پیامبراکرم (ص) است، و هنگامی که چیزی واجب شد مقدمات آن نیز به طور حتم واجب و لازم می‎شود، و مقدمات دفاع در این زمانها مسلح شدن به سلاح روز و فراگرفتن فنون مختلف نظامی و در حد امکان تشکل و سازماندهی است.

ضرورت کسب آمادگی برای دفاع

آیا می‎توان گفت جهاد و دفاع و راندن کفار از کشورهای اسلامی واجب است اما در نهایت باید کار حکومت را به افراد فاسق و دنیاطلب - بدان جهت که آنان در مسائل سیاسی تجربه دارند و علما و افراد عادل تجربه چندانی در این زمینه ندارند - واگذار نمود؟

آیا باید به امثال آنچه در عراق پس از اخراج انگلیس ها توسط جهاد و مبارزات علمای اعلام اتفاق افتاد [ و حکومت به دست افراد ناشایسته و غیرمتعهد قرار گرفت ] تن درداد،نظیر آنچه در عراق گذشت انقلاب مشروطیت در ایران بود که به رهبری علما و حمایت مردم مسلمان و مجاهدت مجاهدین مشروطه به پیروزی رسید، اما به علت عدم اطلاع مسلمانان از اداره امور کشور و نیز دسیسه های افراد مرموز سیاستمدار و فرصت طلب از مسیر خود منحرف شد و علما به مدرسه و توده مردم بر سرکسب و کار خود برگشتند و یک مشت افراد غربزده و عمال انگلیس به مجلس راه یافتند و زمام امور را به دست گرفتند، و همچون رضاخان قلدر را بر مردم حاکم کردند و مجلس محصول انقلاب مشروطه را به پایگاهی برای توجیه اهداف استعماری خود تبدیل کردند. (مقرر) یا اینکه باید نظام را ولو با صرف وقت و امکانات در فراگیری مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و تحصیل اطلاع کافی بر حوادث و وقایعی که در عالم می‎گذرد حفظ و حراست نمود و مراقب بود تا جامعه مورد تهاجم فتنه ها و مشکلات قرار نگیرد؟

در کتاب کافی از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود:

"والعالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس کافی ‏27/1، کتاب عقل و جهل، حدیث 29. کسی که به زمان خویش آگاه باشد مورد هجوم شبهات قرار نمی گیرد."

ناوبری کتاب