صفحه ۳۸۰

بین مردم شمشیر و کمان تقسیم می‎کند و او نیز رفته و شمشیر و کمان گرفته است ولی نمی دانسته که این سلاح برای جهاد زیر نظر حکومت جائر است، سپس یاران و اصحاب با او ملاقات نموده و به او گفته اند که جنگ همراه با اینها جایز نیست و او را وادار کرده اند که شمشیر و کمان را به کسی که از او گرفته بازگرداند.

حضرت فرمود: بلی باید چنین کاری انجام بدهد.

سؤال کننده گفت: اما به دنبال آن شخص گشته ولی او را نیافته است، به او گفته اند که آن شخص از آن محل رفته (یا مرده) است.

حضرت فرمود: پس به مرزها برود اما جنگ نکند.

گفت: مثل قزوین و عسقلان [محلی در مرزهای روم ] و دیلم [گیلان ] و مرزهایی نظیر اینها؟

حضرت فرمود: بلی.

گفت: اگر دشمنان به مرزهایی که او به عنوان مرزبانی رفته هجوم آوردند چه بکند؟

فرمود: به خاطر حفظ بیضه و کیان اسلام با آنها بجنگد.

گفت: به هر شکل با آنها بجنگد و جهاد کند؟

فرمود: نه، مگر اینکه دارالاسلام و کشورهای اسلامی در خطر باشد، آیا در نظر تو اگر رومی ها به شهرهای مسلمانان هجوم بیاورند نباید جلوی آنها را گرفت ؟

بلی اگر با هجوم آنان به اساس اسلام و مسلمین لطمه وارد شود باید با آنان بجنگد، به خاطر خودش [ به خاطر تکلیفی که به علت دفاع به عهده اوست ] نه به خاطر سلطنت [ بنی العباس ]، چون که اگر اسلام متلاشی شد و به فراموشی گرایید ذکر و یاد و نام محمد(ص) نیز فراموش شده است."ففی خبر یونس قال: سأل اباالحسن (ع) رجل و انا حاضر فقال له: جعلت فداک ان رجلا من موالیک بلغه ان رجلا یعطی سیفا و قوسا فی سبیل الله، فاتاه فاخذهما منه و هو جاهل بوجه السبیل ثم لقیه اصحابه فاخبروه ان السبیل مع هؤلاء لا یجوز و امره بردهما، قال: فلیفعل قال: قد طلب الرجل فلم یجده، و قیل له: قد قضی الرجل ؟ قال: فلیرابط و لا یقاتل، قال: مثل قزوین و عسقلان والدیلم و ما اشبه هذه الثغور؟ فقال: نعم، قال: فان جاء العدو الی الموضع الذی هو فیه مرابط کیف یصنع ؟ قال: یقاتل علی بیضة الاسلام، قال: یجاهد؟ قال: لا الاان یخاف علی دارالمسلمین ارأیتک لو ان الروم دخلوا علی المسلمین لم ینبغ (یسع - خ ل) لهم ان یمنعوهم ؟ قال: یرابط ولایقاتل. و ان خاف علی بیضة الاسلام والمسلمین قاتل فیکون قتاله لنفسه لیس للسلطان؛ لان فی دروس الاسلام دروس ذکر محمد(ص). (وسائل ‏19/11، باب 6 از ابواب جهاد عدو، حدیث 2)

این روایت را مشایخ سه گانه (شیخ کلینی، شیخ طوسی و شیخ صدوق) روایت

ناوبری کتاب