صفحه ۳۷۶

ممکن است گفته شود: آنچه از ظاهر این روایت استفاده می‎شود این است که بطلان قیام را به حسب زمان مشخص نموده نه به حسب هدف، بدین معنی که هر قیامی در طول زمان قبل از قیام قائم برپا شود قیام باطلی است، و عموم در اینجا عموم فراگیر است، پس در عصر غیبت قیام مطلقا با هر هدفی که باشد جایز نیست.

اما این گفتار را به چند گونه می‎توان پاسخ گفت:

الف: احتمال صدور روایت در پاسخ به موارد خاص

محتمل است که قضیه خارجیه باشد، به این معنی که روایت اشاره باشد به قضایایی که در همان زمان و شرایط به وقوع می‎پیوسته و مراد پرچمهای بخصوصی است که با ویژگی های بخصوصی در آن زمان برافراشته می‎شده و ماهیت آنها در بین مردم مورد سوال و بحث بوده، و امام (ع) در پاسخ آن سؤالات این روایت را بیان فرموده است؛ زیرا بسیار بعید به نظر می‎رسد امام (ع) این کلام را ابتدائا بیان فرموده باشد.

ب: تعارض روایت با روایات مؤید قیام

از سوی دیگر در صورتی که این روایت را به صورت مطلق برای همه زمانها بدانیم با روایات بسیاری از جمله روایت صحیحه عیص بن قاسم که پیش از این خواندیم و بر تقدیس قیام زید و کسانی که همانند او دعوت به حق داشتند دلالت داشت معارض است.

و نیز این روایت با قیام حسین بن علی شهید فخ که در زمان خلافت موسای هادی (برادر هارون الرشید) قیام نمود معارض است. با اینکه از سوی ائمه (ع) روایتی که قیام وی را مورد مذمت قرار داده باشد به دست ما نرسیده، و بلکه از سوی دیگر روایات مستفیضه ای که بر تقدیس او و تقدیس قیامش دلالت دارد نقل شده که در کتاب مقاتل الطالبیین به آنها اشارت رفته است. و ما نیز ان شاءالله در مباحث آینده به درج آنها خواهیم پرداخت.

چند نمونه از روایات مؤید قیام در زمان غیبت

1 - در کتاب غیبت نعمانی به سند خویش از ابی بصیر از امام باقر(ع) ضمن روایتی طولانی که در ارتباط با علامتهای ظهور قائم (عج) است آمده:

"هیچ یک از پرچمهای برافراشته شده [قبل از ظهور آن حضرت ] هدایت یافته تر

ناوبری کتاب