اشکال دیگری در متن روایت
در روایت اشکال دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه هزار ماه [ ارزش شب قدر که گفته شده برابر با حکومت بنی امیه است ] برابر با هشتاد و سه سال و چهار ماه است، با اینکه خلافت عثمان اولین خلیفه اموی در سال بیست و سه (23) هجری شروع گردید و بیعت با سفاح اولین خلیفه عباسی در سال صد و سی و دو (132) صورت گرفت، که در این صورت مدت حکومت بنی امیه یکصد و نه سال میشود و اگر مدت خلافت بنی امیه در اندلس را نیز به آن بیفزاییم مدت خلافت آنان به چند قرن میرسد، پس چگونه در روایت مدت آن هزار ماه قرار داده شده است ؟ مگر اینکه مدت خلافت عثمان و نیز خلافت بنی امیه در اندلس را به حساب نیاورده و شروع خلافت بنی امیه را از پی شهادت امیرالمؤمنین (ع) یا صلح امام حسن مجتبی (ع) قرار دهیم و حدود هشت یا نه سال آخر حکومت بنی امیه را نیز به خاطر ضعف حکومت آنان و ایجاد مزاحمت ابراهیم عباسی و برادرش سفاح و سیاه جامگان در خراسان برای آنان به حساب نیاوریم، که در صحت این گونه محاسبه نیز جای تأمل است.مرحوم سید علیخان در شرح صحیفه سجادیه خود به نقل از ابن اثیر در جامع الاصول مدت هزار ماه حکومت بنی امیه را این طور توضیح میدهد: آغاز استقلال سلطنت بنی امیه به هنگام صلح امام حسن (ع) با معاویه در پایان سال چهلم هجری است و انقراض دولتشان به دست ابومسلم خراسانی در سال یکصد و سی و دو هجری که مجموعا نود و دو سال میشود و خلافت عبدالله زبیر در آن میان که هشت سال و هشت ماه طول کشید از آن ساقط میشود در نتیجه حکومت بنی امیه هشتاد و سه سال و چهار ماه بوده که درست مطابق هزار ماه است. (مقرر)
باز ممکن است گفته شود: مراد از هزار ماه مفهوم مطابقی آن به صورت دقیق نیست، بلکه مقصود از هزار ماه به عنوان کنایه از زیادی یا کمی مدت است که این تعبیر حدود آن را مشخص میسازد، و این در استعمالهای مختلف بسیار شایع و رایج است.
و اما آنچه از روایت بر فرض صحت صدور آن ظهور و بروز دارد این است که نزول سوره قدر برای تسلیت دادن به پیامبراکرم (ص) در مقابل حکومت بنی امیه بوده است، و شاید درصدد بیان این نکته بوده که اگر چه حکومت ظاهری به بنی امیه منتقل میگردد اما امامان از عترت پیامبر(ص) همواره مهبط ملائکه و روح هستند و امور و مقدرات با نزول ملائکه بر آنان به آنان عرضه میگردد و شب قدر شب سلام و رحمت بر آنان است و فرشتگانی که فرود آمده اند بر آنان درود میفرستند. چنانکه همین مضامین در برخی از روایتها نیز وارد شده است. پس بر حسب واقع حکومت معنوی و باطنی جهان از آنان است؛ چرا که آنان واسطه های