رویت بگویم. یحیی گفت: مرا از مرگ میترسانی ؟ هرچه شنیده ای بگو. گفتم: آن حضرت فرمود: "تو کشته شده و به دار آویخته میشوی چنانکه پدرت به دار آویخته شد..."
در این هنگام رنگ یحیی تغییر کرد و این آیه را تلاوت فرمود: (یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب)(خداوند آنچه را خواهد محو نموده و آنچه را خواهد ثبت خواهد کرد و ام الکتاب در نزد اوست.) آنگاه فرمود: ای متوکل، خداوند متعال این امر (حکومت اسلامی) را به وسیله مبارزات پیگیر ما محکم خواهد ساخت.
آنگاه متوکل گفت: ای یحیی من دیدم که مردم علاقه شان در مقایسه با تو و پدرت به حضرت صادق (ع) پسر عموی تو بیشتر است. پس یحیی جواب داد: علت این است که عمو و پسرعموی من مردم را به زندگی دعوت میکنند و من به مرگ، متوکل گفت: آیا تو اعلم هستی یا آنها؟ یحیی گفت: همه ما عالم هستیم، منتهی الامر چیزهایی را آنها میدانند که ما نمی دانیم.
در اینجا متوکل جریان تحویل گرفتن کتاب صحیفه سجادیه را از یحیی برای تحویل به محمد و ابراهیم پسرعموهای یحیی بیان میدارد [ و اضافه میکند: هنگامی که خدمت امام صادق (ع) رسیدم جریان را بازگو نمودم. آن حضرت فرمود: "خداوند شما را امر میکند که امانت را به صاحبش رد کنید." و کسی را به نزد محمد و ابراهیم فرستاد تا به خدمت آن حضرت بیایند. هنگامی که آمدند صحیفه را به آنها سپرد و فرمود: "این صحیفه را از مدینه بیرون نبرید؛ شما دو نفر نیز همانند یحیی قیام خواهید کرد و کشته خواهید شد"]. متوکل گوید: سپس امام (ع) رو به من کرد و فرمود: "ای متوکل، چگونه یحیی به تو گفت که عموی من محمد بن علی و فرزندش جعفر مردم را به زندگی میخوانند و ما آنان را به مرگ و کشته شدن میخوانیم ؟
عرض کردم: بلی، به من چنین مطالبی را گفت؛ پس حضرت فرمود: خدا رحمت کند یحیی را، پدرم از پدرش از جدش از علی (ع) نقل نمود که روزی پیامبراکرم (ص) بر منبر نشسته بود، اتفاقا خواب سنگینی بر حضرتش دست داد و در عالم خواب دید مردمی چند مانند بوزینگان بر منبرش میجهند و مردم را به قهقرا و عقب گرایی (ارتجاع) برمی گردانند. پیامبراکرم (ص) بیدار شد و در حالی که در چهره اش غم و اندوه نمایان بود این آیه نازل گردید: (و خوابی را که به تو نمایاندیم و درختی را که به لعن در قرآن یاد شده، نبود جز برای آزمایش مردم، و آنان را از (کیفر خدا) میترسانیم، ولی (این ترساندن) آنان را جز طغیان و سرکشی نیفزاید).(و ما جعلنا الرؤیا التی اریناک الافتنة للناس و الشجرة الملعونة فی القرآن و نخوفهم فما یزیدهم الاطغیانا کبیرا) سپس