صفحه ۳۵

فقه حکومتی شیعه است، چنانکه در فرازهایی از سخنان شیخ مفید ملاحظه فرمودید کلیات مسائل مبتلا به فقه حکومتی عصر خود را بیان داشته است، که مجموع آنها در محورهای ذیل قابل تلخیص و تبیین است:

1 - ولایت در زمینه های مربوط به قضاء، اجرای حدود و تدبیر امور مسلمین و تأسیس حکومت بالاصاله از آن سلطان اسلام است که از جانب خداوند تعیین شده باشد. "سلاطین منصوب از جانب خدا ائمه معصومین هستند که آخرین آنان حضرت صاحب الامر(عج) است."

2 - در زمان غیبت حضرت صاحب الامر این اختیارات و ولایتها از جانب آن حضرت به فقهای شیعه تفویض و واگذار گردیده است.

3 - فقها می‎توانند در صورت تمکن و بسط ید، وظایف سلطان حقه اسلام را بر عهده گرفته و جامعه را برطبق احکام اسلام و آیین آل محمد(ص) اداره کنند.

4 - در صورت عدم تمکن شخصی، فقها می‎توانند حتی در دستگاه حکومت جور نیز وارد شده و از آن طریق اجرای حدود الهی و صیانت از حقوق مؤمنین نمایند، لکن به موارد خلاف قانون خدا به ویژه در مورد خون حتی با تقیه نیز نمی توانند عمل کنند.

5 - بر مؤمنین واجب است فقهای شیعه را در اجرای امور حکومتی یاد شده کمک نمایند.

6 - بر مؤمنین حرام است که سلاطین و حکام جور را یاری نمایند.

7 - اگر فقیهی دارای توان تدبیر امور و اداره شؤون حکومتی مسلمین نباشد، تصدی ولایت بر او حرام است؛ معرفت احکام و داشتن فقاهت به علاوه قدرت بر اداره امور، شرط صلاحیت برای تصدی ولایت و حکومت است.

این مسائل و مسائل جنبی و جزئی دیگر را می‎توان از متن کلام شیخ مفید استخراج نمود، که در واقع اصول اصلی فقه حکومتی اسلام در زمینه رهبری و تأسیس نظام و اداره آن می‎باشد؛ به همین دلیل است که گفتیم: عصر شیخ مفید دوران شکفته شدن و مدون گشتن اصول و مبانی اصلی فقه حکومتی اسلام است، و شخص شیخ مفید با زعامتی که در حوزه های علمیه شیعی و جهان اسلام به ویژه در بین امامیه داشته، خود عامل این شکوفایی فقهی است.

شیخ مفید با امرای شیعی آل بویه ارتباط داشته و خود نیز شخصا در مسائل اجتماعی، فکری و سیاسی جامعه اسلامی دخالت می‎نموده است، و در همین

ناوبری کتاب