مرحوم مجلسی در کتاب مرآة العقول در ذیل این روایات مطالبی را مینویسد که خلاصه آن چنین است:
"اخبار درباره زید مختلف است، برخی از آنها دلالت بر مذمت زید دارد اما اکثر آنها بر این دلالت دارد که وی فردی پسندیده و قابل تقدیر بوده و اینکه وی هرگز ادعای امامت نداشته و امامت را از آن امام باقر و امام صادق (ع) میدانست. او برای خونخواهی امام حسین (ع) و برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و مردم را به شخص مورد رضای آل محمد(ص) فرا میخواند، و اکثر اصحاب ما درباره زید همین نظر را دارند، و بلکه من در سخنان آنان چیزی جز این را نیافتم، و برخی گفته اند که به صورت غیر علنی و محرمانه از امام (ع) اجازه قیام گرفته بود."مرآة العقول 118/4 (چاپ قدیم 261/1).
خلاصه کلام درباره زید(ره)
اما آنچه به نظر ما میرسد اجمالا از این قرار است که هنگامی که ما به قداست زید و حسن نیت او در قیامش قائل میشویم، این به آن معنی نیست که میگوییم وی معصوم است و در تمام طول عمر هرگز اشتباهی از وی صادر نشده و در هیچ مورد احتیاج به هدایت و نصیحت امام نداشته است، شاید در ابتدای کار برخی مسائل بر او مشتبه و تحت تأثیر احساسات آنی و لحظه ای قرار گرفته باشد که امام باقر(ع) او را متنبه نموده و از عجله نمودن و از اعتماد کردن به برخی افراد که به آنها اعتمادی نیست برحذر داشته باشد.
از سوی دیگر وفات امام باقر(ع) چنانکه در اصول کافی آمده است کافی 469/1، کتاب الحجة، باب مولد ابی جعفر محمد بن علی (ع). در سال 114 هجری بوده، اما قیام زید که مورد تأیید ائمه (ع) نیز بوده چنانکه سیره نویسان مینویسند در زمان امام صادق (ع) و در سال 121 بوده است و شاید جوجامعه و شرایط در این مدت تغییر کشده باشد. و چنانکه در برخی اخبار آمده زید به امامت امام صادق (ع) اقرار داشت و معتقد بود که وی حجت خدا در آن زمان است، چنان که از خبر عمرو بن خالد که پیش از این از کتاب امالی نقل شد این معنی استفاده گردید.
و اما اینکه خداوند سبحان به خاطر عجله و شتاب بندگان در انجام امور شتاب نخواهد کرد [ اشاره است به جمله ای که در روایت محمد بن یحیی بود] مطلبی