علمای سوء رهایی بخش و آنان را از خواب غفلت بیدار بفرما. و لا حول و لا قوة الا بالله.
شیوه برخورد اصحاب امام صادق (ع) با قیام زید
همان گونه که گفته شد قیام زید انقلاب به حقی بود که مورد رضای ائمه (ع) نیز بود، اگر چه در نهایت به پیروزی نرسید، چنانکه قیام امام حسین (ع) نیز پس از به هم ریختن اوضاع با آمدن "عبیدالله بن زیاد" به کوفه به پیروزی نرسید، اما درباره قیام زید روایتی از زراره نقل شده که بسا خلاف آنچه تاکنون گفته شده باشد و آن روایت این است:
زراره میگوید: من در حضور امام صادق (ع) نشسته بودم و زید بن علی نیز حضور داشت، زید به من گفت: چه میگویی درباره مردی از آل محمد(ص) که تو را به یاری فرا میخواند؟ گفتم: اگر واجب الاطاعة باشد او را یاری میدهم، و اگر واجب الاطاعة نباشد اگر خواستم او را یاری میدهم و اگر نخواستم نه، پس چون زید از مجلس بیرون رفت امام صادق (ع) به من فرمود: "به خدا سوگند پیش رو و پشت سر وی را بستی و راه گریز برای او باقی نگذاشتی."عن زرارة قال: قال لی زید بن علی و انا عند ابی عبدالله (ع): یا فتی، ما تقول فی رجل من آل محمد(ع) استنصرک ؟ قال: قلت: ان کان مفروض الطاعة نصرته و ان کان غیر مفروض الطاعة فلی ان افعل ولی ان لا افعل. فلما خرج قال ابوعبدالله (ع): اخذته والله من بین یدیه و من خلفه و ما ترکت له مخرجا. (احتجاج طبرسی / 204 (چاپ دیگر 137/2) [یعنی جواب خوبی به او دادی ].
نظیر همین مطلب نیز از "مؤمن الطاق" (که از اصحاب امام صادق (ع) بوده) در روایت مفصل دیگری وارد شده است.احتجاج طبرسی 402/ (چاپ دیگر 141/2 - 142)؛ و کافی 174/1، کتاب الحجة، باب الاضطرار الی الحجة، حدیث 5.
اما آنچه در توضیح این روایات باید گفت این است که:
اولا کلام امام (ع) تصریحی در تخطئه قیام زید ندارد، بلکه آن حضرت زراره و مؤمن الطاق را به خاطر پاسخی که به زید دادند مورد تحسین قرار داده و مشخص است که زید امام مفترض الطاعة نبود.
ثانیا همین جمله که زراره گفت: "اگر خواستم او را یاری دهم و اگر نخواستم نه" فی الجمله دلالت بر جواز قیام امام غیر مفترض الطاعة دارد، و ظاهرا امام (ع) هم با سکوت خود این مطلب را امضا فرموده اند.