بلکه واجب است؛ و اگر زید به حکومت دست مییافت به وعده های خود عمل میکرد و حکومت را به شخص مورد رضای آل محمد واگذار مینمود، چنانکه روایت بر این معنی تصریح کرده است.اهل سکوت به غلط از این روایت چنین برداشت کرده اند که امام صادق (ع) خواسته است بفرماید: خودتان را در زمان غیبت به هلاکت نیندازید و تا قبل از قیام حضرت حجت (ع) و خروج سفیانی هرگونه قیامی غیرمشروع و مخالفت نظر ائمه معصومین (ع) است؛ و حال آنکه با کمی تأمل روشن میشود که روایت فوق نه تنها قیام در زمان غیبت را نفی نکرده بلکه برعکس نکات بسیار آموزنده ای را درباره دقت در انتخاب رهبر، توجه به اهداف مبارزه، و چگونگی جهاد با دشمنان بیان نموده که به توضیح آن میپردازیم: از صدر روایت استفاده میشود که انسان ضمن داشتن تقوای الهی و توجه به خداوند باید هوشیار بوده و حواسش جمع باشد که به دنبال چه کسی حرکت میکند. این طور نباشد که هرکس از گوشه ای صدایی بلند کرد و انسان را به قیام دعوت نمود، ولو اینکه این شخص از خاندان پیامبر و ظاهرالصلاح باشد، به دنبال او حرکت کند. باید با تأمل و دقت اهداف و انگیزه های دعوت کننده را بررسی نماید؛ و همان گونه که برای حفظ و حراست گوسفندان خود بهترین چوپان را انتخاب میکند، برای حفظ جان و حیات اسلامی اجتماعی خود هم که اهمیت آن به مراتب بالاتر از گوسفندانش است و جبران ناپذیر است، باید سعی کند صالح ترین رهبر و امام را بر اساس شرایط و دستوراتی که ائمه معصومین (ع) بیان نموده اند برگزیند، تحت تأثیر احساسات آنی قرار نگرفته و با هر فرقه ای حرکت نکند و زیر هر پرچمی سینه نزند، تا اگر در این ارتباط شهید هم شد شهید راه حق باشد نه کشته راه شیطان. ما در طول تاریخ افراد ساده اندیش بسیاری داشته ایم که تحت تأثیر احساسات آنی و القائات غلط به دنبال افراد ناصالحی حرکت کرده اند و در نتیجه به تباهی کشیده شده اند. در صدر اسلام در زمان حضرت علی (ع) تحت تأثیر شخصیت عایشه چه افرادی در جنگ جمل شرکت کردند و برای نگاه داشتن افسار شتر عایشه چند نفر کشته شدند؟ آن گونه که در زیر شتر عایشه هرکس کشته میشد دیگری به جای او افسار شتر را به دست میگرفت. در زمان خود ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه بسیار جوانهای پاکی که توسط منافقین و گروهکها به بازی گرفته شدند، و آنها به خاطر اینکه ماهیت رهبران خود را نمی شناختند تحت تأثیر تبلیغات مسموم و احساسات شوم خود را به هلاکت انداختند و بزرگانی از ما را به شهادت رساندند. پس این روایت ساده اندیشی در انتخاب رهبر را نفی میکند. از سوی دیگر امام (ع) ضابطه و ملاکهای دعوت کننده را مشخص میکند تا مردم مواظب باشند دعوت کننده مردم را به چه چیز دعوت میکند، آیا دعوت به نفس میکند یا به رضای آل محمد(ص) آیا میگوید از من پیروی کنید یا از آنچه رضای آل محمد(ص) است ؟ به تعبیر دیگر آیا برای خود به سینه میزند یا برای اسلام ؟ (از افاضات معظم له در درس)
دلایل نام نبردن زید در قیام خود، از امام صادق (ع)
نکته دیگری که قابل توجه است این است که چرا زید(ره) در قیام خود از شخص امام صادق (ع) [به عنوان رهبر] نام نمی برد و از مردم به عنوان "شخص مورد رضای آل محمد" بیعت میگرفت ؟
شاید این حرکت او به دو دلیل بوده است: