این دو مورد نمونه ای از فتاوای شیخ صدوق در زمینه فروعات فقه حکومتی اسلام است و او راجع به دیگر مسائل و فروعات محوری و جنبی فقه حکومتی نیز در موارد دیگر در کتاب یاد شده و کتاب حدیثی - فتوایی من لایحضره الفقیه بحث و بررسی کرده است. کتاب "من لایحضره..." نیز در واقع یک تألیف فتوایی به شمار میآید که با مستندات خود همراه است. شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه، با نقل احادیث مربوطه، پذیرفتن حکومت طاغوت و مراجعه به آن را حرام و تبعیت از "امام عادل" را لازم شمرده است، و ظاهرا مقصود او از "امام عادل" اعم از امام معصوم و ولی فقیه میباشد. ر.ک . من لایحضره الفقیه، ج 2/3_3، چاپ دارالکتب الاسلامیه.
3 - شیخ مفید: نام او محمد بن محمد بن نعمان است که به دلیل فضل و کمال و برکتی که وجود او در میان امت اسلام و امامیه داشته به "شیخ مفید" معروف شده است. (338_413 ه) شیخ مفید یکی از برجسته ترین فقها و متکلمین امامیه و از علمای اقدم شیعه است.
شیخ مفید ضمن توقیع شریف و مفصلی که از ناحیه مقدس امام زمان (عج) به عنوان شخص او صادر شده، مورد تأیید و مدح آن حضرت قرار گرفته است.ر.ک . الاحتجاج، ج 322/2، طبرسی. شیخ مفید در صحنه های اجتماعی و سیاسی زمان خود نیز حاضر بوده و در حد امکان مسأله "ولایت فقیه" و لزوم تأسیس حکومت اسلامی را در کتابهای خود مطرح فرموده و بر مؤمنین واجب کرده است که اگر چنین تشکیلاتی توسط فقهای واجد شرایط پدید آمد، آن تشکیلات و حکومت را یاری رسانند.
و همین طور او فتوا داده است که همکاری مردم با "پادشاهان گمراه" و سلاطین جور حرام است و مردم باید از آن پرهیز کنند. روی این اصل، آراء و فتاوای شیخ مفید در زمینه مسائل حکومتی را میتوان تحولی میمون در تاریخ فقه امامیه تلقی کرد، آرای او در زمینه ولایت فقیه و شؤون اجتماعی، سیاسی، قضایی و نظامی که فقها باید در جامعه عهده دار آن باشند، بسیار صریح و بی ابهام است و در مقایسه با فتاوای همراه با تقیه و محتاطانه شیخ صدوق، یک تحول صائب فقهی است. بخشی از آرای حکومتی او که در کتاب فتوایی ارزشمندش به نام المقنعه درج شده از این قرار است: