و اما آنچه از کلمات اصحاب ما و بزرگان فقه درباره امر به معروف و نهی از منکر - هنگامی که متوقف بر ایراد ضرب و جرح باشد، استفاده میگردید که وجوب آن مشروط به اذن امام است و مقتضای آن این بود که "در صورت نبودن امام در جامعه به هنگام مواجه شدن با فساد هرچند گسترده باشد تکلیفی بر مسلمانان نیست" ما پیش از این گفتیم که: به نظر ما وجوب آن در چنین شرایطی مشروط به وجود امام نیست. [ امر به معروف و نهی از منکر همواره در هر شرایطی واجب است ] اما وجود آن در حیطه خارج به گونه ای که مؤثر واقع شود و ضرری بر آن مترتب نگردد و برای اینکه قدرت و تشکل و نظمی در کار باشد و هرج و مرج به وجود نیاید، مشروط به وجود امام یعنی حکومت است. پس بر این اساس تأسیس دولت و اقامه حکومت حق [ برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر] وجوب مقدمی دارد. [ و به عنوان مقدمه واجب واجب است ].
پیش از این در خبر یحیای طویل از امام صادق (ع) نیز گذشت که فرمود:
"خداوند زبان را نگشوده و دست را بسته باشد بلکه خدا آن دو را به گونه ای قرار داده که هر دو با هم باز و هردو با هم بسته میشود."ما جعل الله بسط اللسان و کف الید، ولکن جعلهما یبسطان معا و یکفان معا. (وسائل 404/11، باب 3 از ابواب امر و نهی، روایت 2)
و نظیر همین مورد است دفاع از حوزه اسلام و کیان مسلمانان که به صورت مطلق واجب است؛ اما وجود برخی از مراتب آن متوقف بر تشکل و تحصیل قدرت است، که در این مورد بر مسلمانان ضروری است بر خویش امیر و فرماندهی که امور پراکنده را گردآوری و کار و مبارزه را سازماندهی کند انتخاب کنند.
پس با این بیان جهاد به هر دو قسم آن نیازمند به امام است، اما بنا بر آنچه بزرگان فرموده اند وجوب جهاد ابتدایی مشروط به امام و اجازه اوست، برخلاف جهاد دفاعی که وجوب آن مطلق است اما وجود و تحقق آن مشروط و متوقف بر وجود امام است. پیش از این، بحث تفصیلی این موضوع در مبحث "حکومت و جهاد" گذشت و در فصل چهارم همین بخش نیز پس از اتمام دلایل دهگانه بر وجوب اقامه دولت و حکومت حقه در همه اعصار، به پاسخ روایتهایی که اهل سکون و سکوت به آنها تمسک نموده اند خواهیم پرداخت.
ما در آنجا خواهیم گفت که ائمه (ع) دائما تحت مراقبت شدید و فشار بوده اند و نیرو و یاوری برای قیام و مبارزه علیه حکومتهای ستمگر نداشتند، و فرمایش امام صادق (ع) را خواهیم خواند که به "سدیر صیرفی" فرمود: "ای سدیر، اگر به اندازه