حکومت نیز حق رعایا را مراعات نماید، حق در میانشان قوی و نیرومند خواهد شد و جاده های دین صاف و بی دست انداز میگردد، و نشانه و علامتهای عدالت اعتدال میپذیرد و راه و سنن و قوانین درست در مجرای صحیح خویش به کار میافتد؛ بدین ترتیب است که زمان صالح میشود، و به بقای دولت امیدوار باید بود، و دشمنان مأیوس خواهند شد؛ اما آنگاه که رعیت بر والی خویش چیره گردد و یا رئیس حکومت بر رعایا اجحاف نماید، قدرتها پراکنده و نظام بر هم میخورد، نشانه های ستم و جور آشکار میگردد، دستبرد در برنامه های دینی زیاد میشود و جاده های وسیع سنن و آداب مذهبی متروک خواهد ماند، و بر طبق میل و هوی عمل میشود و احکام خداوند تعطیل میگردد و بیماریهای اخلاقی و روحی بسیار خواهد شد؛ دیگر مردم از حقوق بزرگی که تعطیل میشود و باطلهای عظیمی که رواج مییابد وحشتی نمی کنند، در چنین وضعی نیکان خوار و ذلیل گردند و اشرار و بدان عزیز و قدرتمند شوند و مجازاتهای الهی بر بندگان، بزرگ مینماید." و اعظم ما افترض الله سبحانه من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیة و حق الرعیة علی الوالی، فریضة فرضها الله سبحانه لکل علی کل فجعلها نظاما لالفتهم و عزا لدینهم فلیست تصلح الرعیة الابصلاح الولاة و لایصلح الولاة الاباستقامة الرعیة، فاذا ادت الرعیة الی الوالی حقه وادی الوالی الیها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها السنن، فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقاالدولة و یئست مطامع الاعداء، و اذا غلبت الرعیة والیها او اجحف الوالی برعیته اختلفت هنالک الکلمة و ظهرت معالم الجور و کثر الادغال فی الدین و ترکت محاج السنن فعمل بالهوی و عطلت الاحکام و کثرت علل النفوس فلا یستوحش لعظیم حق عطل و لالعظیم باطل فعل، فهنالک تذل الابرار و تعز الاشرار و تعظم تبعات الله عند العباد. (نهج البلاغه، فیض / 683، خطبه 207، لح 333/، خطبه 216)
6 - در سنن ابی داود از ابی سعید خدری از پیامبراکرم (ص) روایت شده که فرمود:
"هنگامی که سه نفر همراه برای مسافرت از منزل و دیار خود خارج میشوند، باید یکی را از بین خود به عنوان فرمانده و امیر قرار دهند." اذا خرج ثلاثة فی سفر فلیؤمروا احدهم. (سنن ابی داود 34/2، کتاب جهاد)
نظیر همین روایت به نقل از ابوهریره از پیامبراکرم (ص) روایت شده است.
7 - و نیز در مسند احمد از عبدالله بن عمر از پیامبراکرم (ص) روایت شده که فرمود:
"شایسته نیست برای سه نفر که در سرزمین فلاتی زندگی میکنند، مگر اینکه یک نفر از خودشان را به عنوان امیر انتخاب نمایند.لایحل لثلاثة نفر یکونون بارض فلاة الاامروا علیهم احدهم. (مسند احمد حنبل، 177/2)"
از این دو روایت استفاده میشود که امور جامعه نظام و انتظام نمی یابد مگر به واسطه امیر و فرمانده ای که از آنان حراست و حفاظت کند. و هنگامی که قوام و نظام سه نفر به فرمانده باشد، چگونه نظام و انتظام جامعه اسلامی بدون امام و