صفحه ۳۰۶

حکومت نیز حق رعایا را مراعات نماید، حق در میانشان قوی و نیرومند خواهد شد و جاده های دین صاف و بی دست انداز می‎گردد، و نشانه و علامتهای عدالت اعتدال می‎پذیرد و راه و سنن و قوانین درست در مجرای صحیح خویش به کار می‎افتد؛ بدین ترتیب است که زمان صالح می‎شود، و به بقای دولت امیدوار باید بود، و دشمنان مأیوس خواهند شد؛ اما آنگاه که رعیت بر والی خویش چیره گردد و یا رئیس حکومت بر رعایا اجحاف نماید، قدرتها پراکنده و نظام بر هم می‎خورد، نشانه های ستم و جور آشکار می‎گردد، دستبرد در برنامه های دینی زیاد می‎شود و جاده های وسیع سنن و آداب مذهبی متروک خواهد ماند، و بر طبق میل و هوی عمل می‎شود و احکام خداوند تعطیل می‎گردد و بیماریهای اخلاقی و روحی بسیار خواهد شد؛ دیگر مردم از حقوق بزرگی که تعطیل می‎شود و باطلهای عظیمی که رواج می‎یابد وحشتی نمی کنند، در چنین وضعی نیکان خوار و ذلیل گردند و اشرار و بدان عزیز و قدرتمند شوند و مجازاتهای الهی بر بندگان، بزرگ می‎نماید." و اعظم ما افترض الله سبحانه من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیة و حق الرعیة علی الوالی، فریضة فرضها الله سبحانه لکل علی کل فجعلها نظاما لالفتهم و عزا لدینهم فلیست تصلح الرعیة الابصلاح الولاة و لایصلح الولاة الاباستقامة الرعیة، فاذا ادت الرعیة الی الوالی حقه وادی الوالی الیها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها السنن، فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقاالدولة و یئست مطامع الاعداء، و اذا غلبت الرعیة والیها او اجحف الوالی برعیته اختلفت هنالک الکلمة و ظهرت معالم الجور و کثر الادغال فی الدین و ترکت محاج السنن فعمل بالهوی و عطلت الاحکام و کثرت علل النفوس فلا یستوحش لعظیم حق عطل و لالعظیم باطل فعل، فهنالک تذل الابرار و تعز الاشرار و تعظم تبعات الله عند العباد. (نهج البلاغه، فیض / 683، خطبه 207، لح 333/، خطبه 216)

6 - در سنن ابی داود از ابی سعید خدری از پیامبراکرم (ص) روایت شده که فرمود:

"هنگامی که سه نفر همراه برای مسافرت از منزل و دیار خود خارج می‎شوند، باید یکی را از بین خود به عنوان فرمانده و امیر قرار دهند." اذا خرج ثلاثة فی سفر فلیؤمروا احدهم. (سنن ابی داود ‏34/2، کتاب جهاد)

نظیر همین روایت به نقل از ابوهریره از پیامبراکرم (ص) روایت شده است.

7 - و نیز در مسند احمد از عبدالله بن عمر از پیامبراکرم (ص) روایت شده که فرمود:

"شایسته نیست برای سه نفر که در سرزمین فلاتی زندگی می‎کنند، مگر اینکه یک نفر از خودشان را به عنوان امیر انتخاب نمایند.لایحل لثلاثة نفر یکونون بارض فلاة الاامروا علیهم احدهم. (مسند احمد حنبل، ‏177/2)"

از این دو روایت استفاده می‎شود که امور جامعه نظام و انتظام نمی یابد مگر به واسطه امیر و فرمانده ای که از آنان حراست و حفاظت کند. و هنگامی که قوام و نظام سه نفر به فرمانده باشد، چگونه نظام و انتظام جامعه اسلامی بدون امام و

ناوبری کتاب