صفحه ۳۰۵

3 - و در کلام طولانی که از امام رضا(ع) درباره امامت نقل شده این طور آمده است:

"همانا امامت نگهبان دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است، امامت ریشه رشد یابنده و شاخه پربرکت و سایه گستر اسلام است، تمامیت نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و جمع آوری مالیات و صدقات و امضا و اجرای حدود و احکام و حراست از مرزها و سرحدات مسلمین با امام است. امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام می‎گرداند، و حدود الهی را اقامه و از دین دفاع می‎کند." ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین، ان الامامة اس الاسلام النامی، و فرعه السامی، بالامام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفئ و الصدقات و امضاء الحدود والاحکام و منع الثغور و الاطراف، الامام یحل حلال الله و یحرم حرام الله و یقیم حدودالله و یذب عن دین الله. (کافی ‏200/1، کتاب الحجة، باب نادر جامع فی فضل الامام)

در این روایت اگرچه حضرت رضا(ع) درصدد محکم نمودن پایه های امامت ائمه اثنی عشر(ع) بوده - زیرا ما معتقدیم در زمان ظهور، امامت حق مخصوص آنان است؛ چون علاوه بر نص محکم بر امامت آنان، از نظر تمام جهات و شرایط، ائمه معصومین (ع) از دیگران برتر و کامل تر و مقدم هستند - ولی آیا اهدافی که در این روایت ذکر شده منحصر به زمان ظهور معصوم است و در زمان غیبت، خدای متعال راضی به تعطیل اجرای احکام و حدود است و صلاح دنیا و عزت مؤمنین و حفظ ثغور و مرزها و دفع شر دشمنان را نمی خواهد؟

4 - امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‎فرماید:

"جایگاه زمامدار امور جایگاه بند تسبیح نسبت به دانه هاست که آنها را جمع آوری نموده و به یکدیگر ضمیمه می‎کند. پس هنگامی که بند تسبیح بگسلد، دانه ها متفرق شده و هریک به گوشه ای پراکنده می‎شوند و دیگر هرگز نمی توان اطراف آنها را جمع آوری نمود." و مکان القیم بالامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فاذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذافیره ابدا (نهج البلاغه خطبه 146 فیض 442/، لح 203/)

5 - و باز آن حضرت در نهج البلاغه می‎فرماید:

"از میان حقوق، خداوند بزرگترین حقی را که فرض شمرده حق والی و زمامدار بر رعیت، و حق رعیت بر والی و حاکم است. این فریضه ای است که خداوند برای هریک از زمامداران و رعایا بر دیگری قرار داده است و آن را نظام الفت و پیوستگی آنان با یکدیگر و عزت و نیرومندی دینشان گردانیده است. بنابراین رعیت هرگز اصلاح نمی شود جز با اصلاح شدن والیان و زمامداران، و زمامداران اصلاح نمی گردند جز با رو به راه بودن رعایا؛ پس آنگاه که رعیت حق حکومت را ادا کند

ناوبری کتاب