اینها مطالبی بود که اجمالا به سند حدیث مربوط میشد.
گستردگی علت در مفهوم روایت
و اما آنچه از دلالت این روایت استفاده میگردد این است که: اگرچه موضوع مورد پرسش در این روایت امامت ائمه معصومین (ع) است، اما عللی که در پاسخ بیان شده عام است و شامل همه زمانها میگردد.
حکمت و فایده وجود امام چنانکه امام (ع) بیان فرمود بسیار زیاد و گسترده است، که در روایت سه نمونه از آن یادآوری شده است:
1 - اجرای احکام اسلام و جلوگیری از پا فراگذاشتن از قوانین و مقررات اسلام.
2 - ضرورت وجود امام برای بهبود زندگی دینی و دنیوی مردم.
3 - مصون و محفوظ ماندن احکام الهی از دگرگونی و تحریف و کهنه شدن و از بین رفتن.
حال باید دید آیا این علتهای سه گانه در زمان غیبت وجود ندارد؟ آیا مردم در عصر غیبت تبدیل به فرشته میشوند؟ آیا به پیشوا و رهبری که امور آنان را منظم نموده و شر ستمگران را از سر ستمدیدگان کوتاه کند و کسی که آنان را از تعدی نمودن و از واردشدن در اموری که منع شده اند باز دارد نیاز ندارند؟!
دلیل چهارم: [ استدلال به کلام امیرالمؤمنین (ع) به هنگام رد شبهه خوارج ]
امیرالمؤمنین علی (ع) پس از جنگ صفین هنگامی که شعار خوارج را درباره حکومت شنید که با گفتن "لا حکم الا لله" قصد نفی امامت آن حضرت را دارند و به گونه ای میخواهند اصل حکومت و امامت را مورد انکار قرار دهند، فرمود:
"کلمه حقی است که از آن اراده باطل نموده اند، بلی حکم از آن خداوند است، اما اینان میگویند حکومت و امارت نیز فقط مخصوص خداوند است، و حال آنکه مردم مجبور هستند امیر و حاکمی - فاجر یا صالح - داشته باشند تا در سایه حکومت او مؤمن وظایف خود را انجام دهد و کافر از زندگی دنیوی خود بهره گیرد تا مهلتها به پایان رسد و همچنین مالیاتها توسط وی جمع آوری گردد و با دشمنان مبارزه شود، راهها ایمنی یافته و حق ضعیف از قوی گرفته شود و نیکوکار آسایش یابد و از شر افراد فاجر ایمنی حاصل گردد."
و در کلام دیگری هنگامی که شعار "تحکیم" خوارج را شنید، فرمود:
"حکم الله انتظر فیکم - حکم خدا را درباره شما انتظار میکشم." و فرمود:
"در حکومت شخص نیکوکار، افراد متقی به انجام وظایف خود موفق میشوند؛