صفحه ۲۸

از مباحث فقهی، "تقیه" عامل بسیار مؤثری در پیشگیری از گسترش مباحث حکومتی به ویژه در آن اعصار بوده است. یکی از شارحین کتاب معروف العروة الوثقی تألیف مرحوم سید کاظم یزدی (ره) درباره میزان حاکمیت جو ارعاب و تقیه و تأثیر منفی آن بر فقه امامیه به ویژه فقه سیاسی آن، مطالب قابل توجهی را بیان کرده است. او می‎نویسد:

"فقهای بزرگوار پیشین ما5 که ما از دریای دانش آنان بهره می‎جوییم و به همه فضایلشان گردن می‎نهیم و فضیلت پیشاهنگی و سبقت و پیشگامیشان را اعتراف داریم و آنان را به عنوان استاد و خود را به عنوان آموزنده می‎بینیم، هرچند که مباحث گسترده و دامنه داری را در قلمرو فقهی انجام داده و تألیفات ارزشمندی را پدید آوردند و طبق اقتضای زمان و ظرفیت عصرشان در این راه بسیار کوشیدند، لکن با این همه در اثر حاکمیت جو تقیه مجبور شدند که در اسلوب تا حدودی دنباله رو فقهای عامه باشند که از اواخر قرن دوم هجری نفوذ و حاکمیت یافته و روح جاودانه و اصیل فقه اسلام را با نوعی قشری گرایی درهم آمیخته و به خدمت خلفای انتخابی درآمده بودند و بتدریج آن خلافت نیز تبدیل به پادشاهی سلاطین جور گردید، و فقهای عامه نیز استنباطهای فقهی خود را منحصر به موضوعات عبادات و معاملات و برخی از مسائل عقیدتی فرقه ای نمودند و از بحث و دخالت در امور و شؤون مربوط به دنیا و دولت مسلمین از ترس سلاطین جور اجتناب کردند، آنان برخی از مسائل خیالی واقع نشده را فرض کرده و درباره اش به بحث و بررسی می‎پرداختند، چنانکه متأخرین از فقهایشان چنین می‎کردند و می‎کنند. از آثار سوء این جمود و قشری گرایی این بود که فکر اجتهادی در بینشان به زوال گراییده و در نهایت منجر به تفکیک دین از سیاست گردید. درست برخلاف نظر مبارک شارع مقدس که دین خود را در دو بعد آخرت و دنیا تشریع فرموده است. در نتیجه فقهای بزرگوار ما نیز با توجه به حاکمیت جو تقیه تصنیف و تألیف به شیوه فقهای عامه را در پیش گرفته و از تصریح و تعرض به مسائل مربوط به شؤون زندگی اجتماعی و دنیوی مسلمین خودداری ورزیده و در کتابهای فقهی به مطرح کردن احکام عبادات و معاملات به معنای اخص اینها اکتفا کردند و از طرح و بررسی گسترده مسائل مربوط به مباحثی همچون جهاد، حدود، امر به معروف و نهی از منکر و امثال اینها احتراز نمودند، ولکن با این همه باز هم برخی از این فقها به سعادت شهادت نائل و در راه خدا کشته شدند. چنانچه شهید اول پس از کشته شدن جسدش به دار آویخته شده و بعد از آن به آتش کشیده شد. بعد از شهید اول کسانی همچون شهید ثانی و شهید ثالث و امثال این بزرگواران - خدا رحمتشان کند و پاداش مناسب به آنان عطا فرماید - نیز کشته شده و به شهادت رسیدند. وضع تألیفات فقهی ما این گونه بود، تا آنکه خدا بر اهل مذهب منت نهاده و اوضاع را تثبیت فرمود.

تألیفات فقهی نیز بتدریج در مسیر تکامل و تطور افتاده و در برخی از سرزمینهای اسلامی حتی المقدور خارج از سیطره حکام جائر آثار فقهی نوینی

ناوبری کتاب