قبول شهادت توسط امام
5 - در صحیحه عمر بن یزید آمده است که گفت: از امام جعفر صادق (ع) سؤال کردم از جریان مردی که از دنیا رفته و همسر آبستنش پس از درگذشت وی فرزندی به دنیا آورده که پس از قرار گرفتن بر روی زمین از دنیا رفته است، زنی که قابله بوده شهادت میدهد که صدای گریه فرزند را قبل از مردن شنیده [ درباره میراث میت چه باید کرد؟] حضرت فرمود:
"بر امام است که شهادت وی را درباره یک چهارم میراث فرزند بپذیرد." صحیحة عمر بن یزید قال: سألت اباعبدالله (ع) عن رجل مات و ترک امرأته وهی حامل، فوضعت بعد موته غلام ا، ثم مات الغلام بعدما وقع الی الارض، فشهدت المراءة التی قبلتها انه استهل وصاح حین وقع الی الارض ثم مات، قال: علی الامام ان یجیز شهادتها فی ربع میراث الغلام. (وسائل 18 / 259، باب 24 از ابواب شهادات، حدیث 6)
اجرای حدود زیر نظر و با پشتوانه امام
6 - حفص بن غیاث روایت میکند که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم: چه کسی حدود را اقامه میکند؟ سلطان یا قاضی ؟ حضرت فرمود:
"اقامه حدود به دست کسی است که حکم از آن اوست.حفص بن غیاث قال: سألت اباعبدالله (ع): من یقیم الحدود؟ السلطان او القاضی ؟ فقال: اقامة الحدود الی من الیه الحکم. (وسائل 18 / 338، باب 28 از ابواب مقدمات الحدود، حدیث 1).
حال باید دید با بیان این جمله اجرای حکم را به چه کسی واگذار نموده اند، قاضی یا والی و حاکمی که قاضی را به قضاوت منصوب نموده است ؟ دو وجه در اینجا محتمل است که شاید وجه اول با ظاهر روایت بیشتر مطابقت کند، در نتیجه منظور این است که قاضی آنچه را به آن حکم نموده تنفیذ و اجرا میکند. البته اینجا جای بسی تأمل است. [ چون که قدرت قاضی در واقع وابسته به قدرت حاکم است و در حقیقت قاضی ای که حاکم قدرت را به وی واگذار کرده و از او حمایت میکند احکام را اجرا مینماید، پس اجرای احکام به قدرت حاکم بازگشت میکند و قدرت این دو در طول یکدیگر قرار میگیرند].
7 - مرحوم شیخ مفید در مقنعه میفرماید: "... و اما مسؤولیت اقامه حدود به عهده سلطان است، کسی که از جانب خداوند به این مقام نصب شده، و آنان ائمه هدی (ع) از خاندان پاک پیامبرند و همچنین امرا و حاکمهایی که از جانب آنان به این مقام منصوب شده اند و آنان اعمال نظر در این گونه مسائل را در صورت تمکن به