صفحه ۲۵۱

قبول شهادت توسط امام

5 - در صحیحه عمر بن یزید آمده است که گفت: از امام جعفر صادق (ع) سؤال کردم از جریان مردی که از دنیا رفته و همسر آبستنش پس از درگذشت وی فرزندی به دنیا آورده که پس از قرار گرفتن بر روی زمین از دنیا رفته است، زنی که قابله بوده شهادت می‎دهد که صدای گریه فرزند را قبل از مردن شنیده [ درباره میراث میت چه باید کرد؟] حضرت فرمود:

"بر امام است که شهادت وی را درباره یک چهارم میراث فرزند بپذیرد." صحیحة عمر بن یزید قال: سألت اباعبدالله (ع) عن رجل مات و ترک امرأته وهی حامل، فوضعت بعد موته غلام ا، ثم مات الغلام بعدما وقع الی الارض، فشهدت المراءة التی قبلتها انه استهل وصاح حین وقع الی الارض ثم مات، قال: علی الامام ان یجیز شهادتها فی ربع میراث الغلام. (وسائل 18 / 259، باب 24 از ابواب شهادات، حدیث 6)

اجرای حدود زیر نظر و با پشتوانه امام

6 - حفص بن غیاث روایت می‎کند که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم: چه کسی حدود را اقامه می‎کند؟ سلطان یا قاضی ؟ حضرت فرمود:

"اقامه حدود به دست کسی است که حکم از آن اوست.حفص بن غیاث قال: سألت اباعبدالله (ع): من یقیم الحدود؟ السلطان او القاضی ؟ فقال: اقامة الحدود الی من الیه الحکم. (وسائل 18 / 338، باب 28 از ابواب مقدمات الحدود، حدیث 1).

حال باید دید با بیان این جمله اجرای حکم را به چه کسی واگذار نموده اند، قاضی یا والی و حاکمی که قاضی را به قضاوت منصوب نموده است ؟ دو وجه در اینجا محتمل است که شاید وجه اول با ظاهر روایت بیشتر مطابقت کند، در نتیجه منظور این است که قاضی آنچه را به آن حکم نموده تنفیذ و اجرا می‎کند. البته اینجا جای بسی تأمل است. [ چون که قدرت قاضی در واقع وابسته به قدرت حاکم است و در حقیقت قاضی ای که حاکم قدرت را به وی واگذار کرده و از او حمایت می‎کند احکام را اجرا می‎نماید، پس اجرای احکام به قدرت حاکم بازگشت می‎کند و قدرت این دو در طول یکدیگر قرار می‎گیرند].

7 - مرحوم شیخ مفید در مقنعه می‎فرماید: "... و اما مسؤولیت اقامه حدود به عهده سلطان است، کسی که از جانب خداوند به این مقام نصب شده، و آنان ائمه هدی (ع) از خاندان پاک پیامبرند و همچنین امرا و حاکمهایی که از جانب آنان به این مقام منصوب شده اند و آنان اعمال نظر در این گونه مسائل را در صورت تمکن به

ناوبری کتاب