4 - صفوان میگوید: از حضرت امام رضا(ع) سؤال کردم: درباره مردی که مالی داشته است در نزد مرد دیگری و صاحب مال از دار دنیا رفته است و درباره اموال خود دو وصی قرار داده است، آیا آن مرد میتواند مال را به یکی از آن دو وصی واگذار نماید؟ حضرت فرمود:
"خیر، مگر اینکه سلطان [ حاکم ] مال را بین آن دو به صورت مساوی تقسیم کند، یا اینکه هر دو را جمع نموده و در حضور یکدیگر مال را به هر دوی آنان واگذار کند."خبر صفوان قال سألت اباالحسن (ع) عن رجل کان لرجل علیه مال، فهلک وله وصیان فهل یجوز ان یدفع الی احد الوصیین دون صاحبه ؟ قال: لا یستقیم الاان یکون السلطان قد قسم بینهما المال فوضع علی ید هذا النصف و علی ید هذا النصف او یجتمعان بامر السلطان. (وسائل 13 / 440، باب 51 از کتاب وصایا، حدیث 2)
حکومت و نکاح و طلاق
در مسائلی نظیر نکاح و طلاق نیز نقش حکومت و ضرورت دخالت حاکم اسلام را مشاهده میکنیم، که از باب نمونه در این باره چند روایت از ابواب مختلف ذکر میکنیم:
1 - عایشه از رسول اکرم (ص) روایت میکند که آن حضرت فرمود:
"هر زنی که بدون اجازه ولی خود ازدواج کند (سه مرتبه فرمود) نکاح او باطل است، نکاح او باطل است، نکاح او باطل است؛ و اگر مرد با وی درآمیخته، باید به خاطر تصرفی که در او نموده مهریه اش را بپردازد؛ و اگر کار آنان به مشاجره و نزاع کشیده شد، سلطان (حاکم اسلامی) ولی کسی است که ولی و سرپرستی ندارد."عن عایشة : ان رسول الله (ص) قال: ایما امراءة نکحت بغیر اذن ولیها فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فان دخل بها فلها المهر بما استحل من فرجها، فان اشتجروا فالسلطان ولی من لا ولی له. (سنن ترمذی 280/2، باب 14 از ابواب نکاح، حدیث 1108)
در بحثهای قبل معلوم شد که معنی سلطان و والی و امام در روایات یکی است.
2 - ابی حمزه ثمالی میگوید: از امام محمد باقر(ع) شنیدم که در مورد شخص عنین (ناتوان جنسی) میفرمود:
"... پس اگر دختر باکره ای ازدواج نمود و ادعا کرد که شوهرش با او هم بستر نشده، چون این گونه امور را زنها تشخیص میدهند باید از زنی که مورد اعتماد است تحقیق شود. اگر تشخیص داد که دختر هنوز باکره است و شوهر با او هم بستر نگردیده، بر امام است که یک سال به مرد مهلت دهد، اگر باز هم بستر نشدند بین آنان با طلاق جدایی اندازد."صحیحة ابی حمزة الثمالی فی العنین قال: سمعت اباجعفر(ع) یقول:... فان تزوجت و هی بکر فزعمت انه لم یصل الیها فان مثل هذا تعرف النساء فلینظر الیها من یوثق به منهن فاذا ذکرت انها عذراء فعلی الامام ان یؤجله سنة، فان وصل الیها و الافرق بینهما. (وسائل 14 / 613، باب 15 از ابواب عیوب و تدلیس از کتاب نکاح، حدیث 1)