به ناچار وجود آن متوقف بر وجود رهبر و امام است. وجود امام در این مرحله شرط وجود است نه شرط وجوب، چنانکه این معنی روشن و آشکار است، از این رو واجب است برای جهاد دفاعی نیز تشکل ایجاد نموده و از رهبر و امام واجد شرایط پیروی و اطاعت نمود. اما در هر صورت در وجوب جهاد دفاعی در عصر غیبت هیچ سخن و اشکالی نیست. البته روایتهایی نیز یافت میشود که برخی افراد که قائل به ضرورت سکوت و سکون در مقابل جنایات و هجوم دشمنان در عصر غیبت بوده و بر وارد نشدن در مسائل سیاسی و تشکیل دولت و حکومت حق اصرار میورزند ممکن است به آن استناد نمایند.
مرحوم صاحب وسائل این روایات را در باب سیزدهم کتاب جهاد گردآوری نموده است و ما آنها را در فصل چهارم همین بخش از کتاب - پس از ذکر دلیلهای دهگانه ضرورت حکومت و وجوب تلاش برای اقامه دولت عادل - آورده و به نقد و بررسی و پاسخ آنها میپردازیم.
مطالبی که در آن بخش آمده بسیار دقیق و لطیف است و بایسته است به آن توجه ویژه مبذول نمود. ما پس از این در فصل چهاردهم از بخش ششم کتاب نیز به بررسی ضرورت دفاع از نظام الهی و لزوم تقویت قوای نظامی حکومت اسلامی خواهیم پرداخت.
حکومت و بغاة
ضرورت جهاد با طاغیان و شورشگران علیه امام
"بغاة" جمع "باغی" است و باغی کسی است که علیه حکومت اسلامی و امام عادل مسلمانان شورش و طغیان کند.
درباره بغاة مطالب مختلفی ابراز شده که به درج آنها میپردازیم:
شیخ طوسی در کتاب خلاف درباره بغاة این گونه مینویسد:
"باغی کسی است که بر امام عادل شورش نموده و با وی به مبارزه برخاسته و از واگذاردن حق به وی امتناع ورزد. باغی اسم ذم است و برخی معتقدند که شورشگر علیه امام، کافر است؛ برخی از علمای معتزله نیز در اینکه باغی اسم ذم است با ما هم عقیده اند، آنان شورشگران علیه امام را فاسق میدانند؛ جماعتی از اصحاب ابوحنیفه و شافعی نیز همین عقیده را دارند. ابوحنیفه میگوید: بغاة در صورتی که دارای دین بوده و مسلمان باشند فاسق محسوب میگردند.
ولی اصحاب شافعی میگویند: در نزد شافعیه باغی اسم ذم نیست بلکه باغی کسی است که در جهت دستیابی به حق تلاش و اجتهاد نموده اما در نتیجه گیری به