میمیراند و غم و اندوه میآفریند، که آنها در مسیر باطل خود این چنین متحدند و شما در راه حق خویش این چنین پراکنده و متفرق. روی شما زشت باد، و همواره غم و غصه قرینتان باد که هدف تیرهای دشمن قرار گرفته اید، به شما پی درپی حمله میکنند و شما به حمله متقابل دست نمی زنید، با شما میجنگند و شما با آنان نمی جنگید، این گونه معصیت خدا میشود و شما به آن رضایت میدهید."اما بعد، فان الجهاد باب من ابواب الجنة، فتحه الله لخاصة اولیائه، و هو لباس التقوی و درع الله الحصینة، و جنته الوثیقة، فمن ترکه رغبة عنه البسه الله ثوب الذل و شملة البلاء، ودیث بالصغار و القماء، و ضرب علی قلبه بالاسداد، و ادیل الحق منه بتضییع الجهاد و سیم الخسف و منع النصف. الاوانی قد دعوتکم الی قتال هؤلاء القوم لیلا و نهارا و سرا و اعلانا و قلت لکم: اغزوهم قبل ان یغزوکم، فوالله ماغزی قوم فی عقر دارهم الاذلوا، فتواکلتم و تخاذلتم حتی شنت علیکم الغارات و ملکت علیکم الاوطان. و هذا اخو غامد و قد وردت خیله الانبار، و قد قتل حسان بن حسان البکری، وازال خیلکم من مسالحها، و لقد بلغنی ان الرجل منهم کان یدخل علی المراءة المسلمة والاخری المعاهدة فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعاثها، ماتمنع منه الابالاسترجاع و الاسترحام ثم انصرفوا وافرین، ما نال رجلا منهم کلم ولا اریق لهم دم، فلو ان امراء مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما بل کان به عندی جدیرا. فیا عجبا - والله - یمیت القلب و یجلب الهم اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم، فقبحا لکم و ترحا حین صرتم غرضا یرمی، یغار علیکم و لا تغیرون و تغزون، و لا تغزون، ویعصی الله و ترضون. (نهج البلاغة، خطبه 27، فیض / 94 لح / 69) علاوه بر اینها روایات وارده در جهاد زیاد است و باید به کتب مربوطه مراجعه شود.
جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی
بزرگان فقه [ متناسب با حکم و موضوع ] جهاد را به دو دسته تقسیم کرده اند: جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی.
جهاد ابتدایی مبارزه با مشرکین و کفار است برای دعوت آنان به اسلام و به یکتاپرستی و عدالت.
جهاد دفاعی مبارزه با دشمنان و مهاجمان است برای دفاع از حوزه اسلام و سرزمینهای اسلامی و برای دفاع از جان و مال و حیثیت و فرهنگ مسلمانان. لکن با اندکی تأمل و توجه ممکن است گفته شود جهاد ابتدایی نیز به گونه ای بازگشت آن به جهاد دفاعی است؛ زیرا در حقیقت جهاد ابتدایی نیز یک نوع دفاع است، دفاع از حقوق خداوند و دفاع از حقوق انسانهای مستضعف. به عبارت روشن تر خداوند تبارک و تعالی جن و انس را جز برای عبادت نیافریده است.(و ما خلقت الجن و الانس الالیعبدون.) ذاریات (51): 56. و هر فرد با پرستش و عبودیت خداوند است که رشد روحی و معنوی یافته و فلسفه خلقت را جامه عمل میپوشاند، و عبودیت خداوند است که رشد روحی و معنوی یافته و فلسفه خلقت را جامه عمل میپوشاند، و خداوند پیامبراکرم (ص) را نیز - که برای همه جهانیان رحمت است - برای هدایت و گسترش دین حق فرستاده تا علی رغم اکراه مشرکان، وی را بر تمام گرایشها و ادیان پیروز گرداند.(هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون). توبه (9): 33.