فرزندان آن حضرت هم غیر از امیرالمؤمنین (ع) آن هم در مدتی محدود حکومت ظاهری نداشتند، آیا این روایات را برای عصر ظهور حضرت قائم (عج) بیان فرموده و والی و حاکمی که شرایط امامت را داراست و مسلمانان وی را طبق شرایط شرعی برای حکومت بر خود برگزیده اند شامل نمی گردد؟در کتاب حج بابی مطرح شده که اگر در شرایطی مردم به حج نرفتند و خانه خدا از حاجی خالی ماند، بر حاکم مسلمانان است که تعدادی از مسلمانان را وادار به رفتن به حج کند و اگر از نظر مالی توان و امکانات ندارند از بیت المال به آنان بپردازد. مثلا فرض کنید در اتیوپی که هفده میلیون مسلمان دارد اگر یک سال قحطی شد و هیچ یک از مردم نتوانستند در حج شرکت کنند، بر حاکم اسلامی است که از بیت المال به آنان کمک کند تا تعدادی در حج شرکت کنند؛ و لازمه این کار، داشتن حکومت مقتدر اسلامی است. البته این نکته را باید توجه داشت که اجبار و تحمیل فقط در موضوعات خاصه و یا به طور موقت و مربوط به زمانهای خاصی است که ما در کتاب الخمس مفصل از آن بحث کرده ایم.(از افاضات معظم له در درس)
نقش امیرالحاج در حج
5 - در خبر حفص بن غیاث آمده است که در سال 140 هجری اسماعیل بن علی امیرالحاج مراسم حج بود، در آن سال امام جعفر صادق (ع) از استر خویش فرو افتاد، اسماعیل به احترام آن حضرت در کنارش توقف نمود، حضرت فرمود: "حرکت کن، امام نباید توقف کند."فی خبر حفص قال: حج اسماعیل بن علی بالناس سنة اربعین و مأة، فسقط ابوعبدالله (ع) عن بغلته، فوقف علیه اسماعیل فقال له ابوعبدالله (ع): سرفان الامام لایقف. (وسائل 290/8، باب 26 از ابواب السفر، حدیث 1)
6 - باز در روایت دیگری از حفص نقل شده که گفت: امام جعفر صادق (ع) را هنگامی که در حج شرکت فرموده بود مشاهده کردم، در موقف (عرفات) وقوف فرمود، هنگامی که حجاج عرفات را ترک میکردند آن حضرت از استر خویش به زمین قرار گرفت، حاکمی که آن سال هدایت حجاج را به عهده داشت در کنار آن حضرت توقف نمود، حضرت فرمود:
"توقف نکن که امام (امیرالحاج) هنگامی که مردم را حرکت داد نباید توقف کند."عن حفص بن غیاث قال: رأیت اباعبدالله (ع) و قد حج فوقف الموقف، فلما دفع الناس منصرفین سقط ابوعبدالله (ع) عن بغلة کان علیها، فعرفه الوالی الذی وقف بالناس تلک السنة - و هی سنة اربعین و مأة - فوقف علی ابی عبدالله (ع) فقال له ابوعبدالله (ع): لاتقف فان الامام اذا دفع بالناس لم یکن له ان یقف.(وسائل 290/8، باب 26 از ابواب السفر، حدیث 3)
درباره این دو روایت که مضمون آن یکی است چند نکته قابل یادآوری است:
الف: در جمله "حرکت کن، امام نباید توقف کند"شاید مراد آن حضرت (ع) این