صفحه ۱۵۸

و اما دستور به اطاعت از پیامبراکرم (ص) و اولی الامر، دستور به اطاعت از اوامر مولوی است. اوامری که از جانب آنان به عنوان اینکه در امور اجتماعی، سیاسی و قضایی، حاکم و صاحب اختیار مسلمین هستند صادر می‎شود. در "اطاعت کنید" دوم، دستور به اطاعت از فرامین پیامبر و اولی الامر در بیان احکام خداوند مراد و منظور نیست؛ چرا که آن امر دیگری جز اطاعت از خداوند نیست و فرامین پیامبر و اولی الامر در آن رابطه فرامین ارشادی محض است، چنانکه فرامین فقیه نیز در مقام بیان احکام این گونه است (که پیش از این نیز به آن اشاره شد).

پس بدین سبب لفظ (اطعیوا) در آیه شریفه تکرار شده و اطاعت پیامبراکرم و اولی الامر - علاوه بر اطاعت خداوند - یکجا آورده شده است. البته این نکته را نیز باید توجه داشت که همه ولایتها از جانب خداوند است و اطاعت از آنان نیز به گونه ای اطاعت از خداوند محسوب می‎شود.پیامبراکرم به عنوان اینکه صاحب اختیار مردم و ولی امر آنان است، در حیطه حکومت خود مسائلی را لازم الاجرا تشخیص می‎دهند و برای اجرای آن دستور صادر می‎فرمایند، که مسلمانان بر اساس این آیه موظف به اجرای این گونه دستورات شده اند. پیامبراکرم (ص) برای جنگ دستور حرکت می‎دهند، و یا می‎فرمایند که فلان مال در جهتی مصرف شود، و یا با قبیله ای قرارداد صلح امضا شود و... این گونه امور از دستورات حکومتی است و مردم موظف اند به عنوان دستورات رهبری از آنها اطاعت کنند. همین مسؤولیت پس از پیامبراکرم (ص) به اولی الامر می‎رسد و به همین دلیل مردم موظف به اطاعت از اولی الامری که بر اساس شرایط مشخص شده می‎باشند. پس در آیه دو گونه اطاعت از مردم خواسته شده است: الف: اطاعت خدا و عمل به احکام او که توسط پیامبر(ص) برای همیشه به مردم ابلاغ شده است "در مقام رسالت". ب: اطاعت از خلیفه خدا در زمین و ولی امر جامع الشرایط مسلمین، که به منظور حسن اجرای دستورات الهی و تدبیر امور مسلمین و حفظ نظام اسلامی صادر شده است "در مقام ولایت". (از افاضات معظم له در درس)

معنی و مفهوم "امر" در آیه شریفه

مراد و منظور از کلمه "امر" در آیه شریفه ظاهرا همان امارت و حکومت و اداره

ناوبری کتاب