صفحه ۱۵۷

فی شئ فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تأویلانساء (4):59

ای اهل ایمان اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول او و فرمانداران از خودتان را، پس اگر در چیزی با هم به نزاع برخاستید امر آن را به خدا و رسول بازگردانید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، که این کار بهترین کارها و نیکوترین بازگرداندن است.)

از تکرار کلمه (اطیعوا) چه می‎فهمیم ؟ در آیه فوق کلمه "اطیعوا - اطاعت کنید" بر سر کلمه رسول تکرار شده، به نظر می‎رسد "اطاعت کنید" دوم چیزی غیر از "اطاعت کنید" اول را از مردم درخواست می‎کند. نظر مفسرین در این رابطه متفاوت است. برخی گفته اند: "اطاعت کنید دوم برای تأکید و مبالغه است." و برای این تکرار شده که توهم این معنی که هرچه را در قرآن نیامده نباید پیروی نمود، از ذهنها بزداید. برخی دیگر گفته اند: "اطاعت کنید اول دستور به اطاعت از خداوند در واجبات است و اطاعت کنید دوم دستور به اطاعت از پیامبراکرم (ص) در سنن و مستحبات." اما آنچه به نظر می‎رسد این است که با توجه به عطف "اولی الامر" به "رسول" و اینکه کلمه "اطاعت کنید" بر سر "اولی الامر" تکرار نشده، ظاهرا دستور به اطاعت از رسول و اولی الامر از یک سنخ است، اطاعتی علاوه بر آنچه مردم موظف اند از خداوند تبارک و تعالی داشته باشند.

دستور به اطاعت از خداوند (اطیعوالله) مربوط به احکامی است که از سوی خداوند تشریع شده و این امر ارشادی است؛ زیرا اگر غیر این (یعنی امر مولوی) باشد تسلسل اوامر و ثواب و عقوبات نامتناهی به وجود می‎آید، که بطلان آن در جای خود مورد بحث قرار گرفته است.در علم اصول فقه، امر به تقسیمهای مختلفی از جمله به مولوی و ارشادی تقسیم شده است؛ امر مولوی امری است که مأمور به، مستقلا مورد نظر بوده و به انجام و ترک آن مستقلا ثواب و یا عقاب مترتب است. بیشتر اوامری که در کتاب و سنت وارد شده از این گونه اوامر است، همانند امر به نماز، روزه و زکات و... امر ارشادی امری است که مأمور به مستقلا مورد نظر نیست بلکه شنونده را به انجام سایر تکالیف ارشاد و راهنمایی می‎کند و بر انجام و یا ترک آن ثواب او عقاب جداگانه ای مترتب نیست. در حقیقت اوامر ارشادی، راهنمایی و اشاره است به اوامر و تکالیف اصلی و مولوی، و خود مستقلا بدون آنها منظور شارع مقدس نیستند و تشریعی جداگانه نخواهد بود و قهرا ثواب و عقاب و وجوب و اطاعت مستقلی ندارند. بسیاری از اوامر صادره از خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید و اوامر و فرامین حکومتی صادره از پیامبراکرم (ص) درمقام ولایت و حکومت همه اوامر مولوی است. اما اوامر پیامبراکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و فقیه بر اجرا و انجام دستورات خداوند اوامر ارشادی است. بطلان تسلسل یک اصل قطعی فلسفی است و معنی آن وجود سلسله علل و معلولهای نامتناهی است که در فلسفه بطلان و محال بودن آن ثابت شده، و در اینجا مقصود این است که اگر حکم وجوب اطاعت که از (اطیعواالله) استفاده می‎شود همچون حکم وجوب نماز، روزه و... یک وجوب مستقل و مولوی باشد قهرا وجوب اطاعت دیگری دارد و همین وضع در آن وجوب اطاعت دوم نیز پیش می‎آید و قهرا باید گفت: هر وجوب اطاعتی یک وجوب اطاعتی دارد و تا بی نهایت باید وجوب اطاعت هایی در هر تکلیفی باشد و این محال است؛ ولی اگر گفتیم: ادله وجوب اطاعت در آیه فوق ارشادی و اشاره به همان تکالیف مولوی همچون نماز، روزه و غیره است و تکالیف مستقلی نیستند تا وجوب اطاعت های مستقلی بخواهند، دیگر اشکال عقلی تسلسل از بین می‎رود. (مقرر)

ناوبری کتاب