صفحه ۱۴۹

تثبیت می‎فرماید، و به همین جهت در ابتدای کلام جمله "آیا می‎دانید من نسبت به مؤمنان از خودشان اولی هستم" را سه مرتبه تکرار فرمودند، و ظاهر کلام این است که دو کلمه "مولی" در کلام آن حضرت هر دو به یک معناست و آن همان اولویتی است که در آیه شریفه بیان شده است. و اگر پیامبراکرم (ص) درصدد بیان محبت داشتن مردم نسبت به حضرت علی (ع) بود، دیگر احتیاجی نبود که آن حضرت اولویت خویش را برای مردم متذکر شوند و طبعا یادآوری آن لغو محسوب می‎شد. به طور قطع بیان یک محبت صرفا قلبی آنقدر مسأله مهمی نبود که پیامبراکرم (ص) برای اعلان آن صد و بیست هزار حاجی را به هنگام بازگشت از حج در وسط روز و در آن گرمای شدید و طاقت فرسا در سرزمین غدیرخم برای بیان و اعلام آن متوقف نماید.

و باز شاهد همین معناست گفتار آن حضرت در خبر عمران بن حصین که فرمود: "از علی چه می‎خواهید؟ همانا علی از من است و من از علی هستم و او ولی هر مؤمن است پس از من."عن رسول الله فی خبر عمران بن حصین: ما تریدون من علی ؟ ان علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن من بعدی. (سنن ترمذی ‏296/5، باب مناقب علی بن ابی طالب، حدیث 3796) چرا که کلمه "پس از من - من بعدی" به خوبی احتمال اینکه ولایت به معنی محبت قلبی باشد را نفی می‎کند و مشخص و معین می‎سازد که منظور از "مولی" اولویت و امامت است. چنانکه این معنی پوشیده نیست.

اینها نکاتی بود که اجمالا به آن اشاره شد و تفصیل آن را باید در کتابهای کلامی که برای بحث از این گونه مسائل تدوین شده جستجو کرد.

روایاتی در لزوم تمسک به اهل بیت پیغمبر(ع)

و اما ضرورت تمسک به اهل بیت پیامبراکرم (ص) و حجیت گفتار آنان در اصول و فروع دین امر دیگری است که علاوه بر مسأله امامت و خلافت باید به آن توجه ویژه مبذول نمود، چرا که مسأله خلافت مسأله ای اعتقادی است که به "علم کلام" مربوط می‎شود؛ اما مسأله حجیت اقوال و افعال عترت طاهرین (ع) یک مسأله اصولی است، گرچه هر دو مسأله در نزد ما از یکدیگر تفکیک ناپذیر و متلازم یکدیگرند.

ادله شرعی و روایات بر ضرورت اخذ به مذهب عترت طاهرین (ع) و در رأس آن باب علم پیامبر(ص) امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) بسیار است که به درج برخی از آنها می‎پردازیم:

حدیث متواتر ثقلین

حدیث ثقلین از احادیث متواتر بین فریقین است که براساس مضمون آن پیامبر(ص) عترت را در کنار و عدل قرآن کریم قرار داده است.

این حدیث را صاحبان صحاح و سنن و مسانید"صحاح" به کتابهایی گفته می‎شود که روایات گردآوری شده در آنها از جهت سند در نظر مؤلفین آنها صحیح و درست باشد. در میان کتابهای سنت شش کتاب به عنوان صحاح مشهور و معروف است: 1 - صحیح بخاری، تألیف محمد بن اسماعیل جعفی بخاری متوفای 256 ه-.ق. 2 - صحیح مسلم، تألیف مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری متوفای 261. 3 - صحیح ابن ماجه، تألیف محمد بن یزید بن ماجه قزوینی متوفای 273. 4 - صحیح ابوداود، تألیف ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی متوفای 257. 5 - صحیح ترمذی، تألیف ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی متوفای 279. 6 - صحیح نسائی، تألیف احمد بن شعیب نسائی متوفای 303. البته گاهی موطاء مالک، تألیف مالک بن انس رهبر شاخه مذهبی فقه مالکی را نیز جزء صحاح به شمار آورده اند. "سنن" به غیر از صحیح مسلم و صحیح بخاری به سایر کتب صحاح سنن نیز گفته می‎شود، نظیر سنن ترمذی و سنن ابی داود. "مسانید" کتابهایی هستند که در آنها مجموعه احادیث اشخاص با ذکر سند گردآوری شده است، اما مؤلفین آن مدعی صحت همه حدیثهای گردآوری شده نیستند، نظیر مسند احمد حنبل. (مقرر) و بسیاری دیگر از

ناوبری کتاب