صفحه ۱۴۵

تصرف دارد، و گویا واژه ولایت همواره به تدبیر و قدرت و توان تأثیرگذاری در سایر پدیده ها اشعار دارد، و در صورتی که این مفاهیم در کسی مجتمع نباشد اسم والی به وی اطلاق نمی شود.

در احادیث کلمه "مولی" بسیار تکرار شده و این بدان جهت است که این لفظ بر مصادیق و موارد بسیار زیادی منطبق می‎شود که از آن جمله است: رب، مالک، آقا و سرور، ولی نعمت، آزاد کننده بنده، یاور، دستیار، پیرو، همسایه، پسر عمو، هم سوگند، هم پیمان، داماد، برده آزاد شده، کسی که نعمتی به وی بخشیده شده... و هرکسی که کاری را به عهده گرفته و یا کاری به او بستگی دارد وی مولی و ولی آن کار محسوب می‎شود.

و از همین مورد است حدیث "من کنت مولاه فعلی مولاه" که کلمه مولی در این روایت به اکثر معانی فوق الذکر حمل شده است.

شافعی می‎گوید: مراد از مولی در این روایت ولایت اسلامی آن حضرت است، همانند گفتار خداوند تبارک و تعالی که می‎فرماید: (ذلک بان الله مولی الذین آمنوا و ان الکافرین لا مولی لهم). و سخن عمر که به علی (ع) گفت: "اصبحت مولی کل مؤمن" معنای آن این است که تو امروز ولی و سرپرست هر مؤمن شدی. برخی گفته اند: علت این فرمایش پیامبراکرم (ص) این است که اسامه به علی (ع) گفت: تو مولای من نیستی مولای من فقط رسول خداست. آنگاه پیامبراکرم (ص) فرمود: "من کنت مولاه فعلی مولاه - هرکه من مولای او هستم علی مولای اوست."

و از همین مورد است حدیث "ایما امراءة نکحت بغیر اذن مولاها فنکاحها باطل - هر زنی بدون اجازه مولایش ازدواج کند ازدواجش باطل است." که منظور از مولای او کسی است که متولی کارهای اوست، و مسؤولیت وی را عهده دار است، و در روایتی به جای کلمه مولاها (ولیها) آمده است."نهایه ابن اثیر، ‏227/5.

و در کتاب صحاح این گونه آمده است:

"ولی، به معنی کنار هم قرار گرفتن و نزدیک شدن است. گفته می‎شود: (تباعدنا بعد ولی ) یعنی پس از مصاحبت و نزدیک بودن به هم از هم دور شدیم. (و کل مما یلیک) یعنی از آنچه نزدیک و در کنار تو است بخور. (... و اولیته الشئ فولیه) یعنی او را متصدی امری کردم او هم متصدی آن شد. و همچنین (ولی الوالی البلد) و (ولی الرجل البیع) یعنی والی متصدی امور شهر شد و فروشنده متصدی امر فروش شد. و کلمه "مولی" به بنده آزاد شده، و کسی که بنده ای را آزاد نموده و پسر عمو، یاور و همسایه گفته می‎شود، و کلمه "ولی" به معنی داماد است و هرکس کار کسی را به عهده بگیرد "ولی" وی محسوب می‎شود."صحاح جوهری، ‏2528/6.

ناوبری کتاب