صفحه ۱۳۲

بن سعد و سالم مولای ابی حذیفه "ابوبکر" را انتخاب و افراد در سقیفه به عنوان خلافت با وی بیعت کردند، آنگاه سایر مردم از آنان متابعت نموده و بدین گونه امامت و خلافت برای ابوبکر مسلم گشت.

آنان از این جریان گاهی به شورا تعبیر نموده و می‎گویند: پس از وفات پیامبراکرم (ص) تعیین خلیفه به وسیله شورایی از مهاجرین و انصار انجام پذیرفت.

کتاب صحیح مسلم از فرزند عمر (عبدالله) به نقل از پدر خویش (خلیفه دوم) جمله ای نقل می‎کند که عین آن این چنین است:

"انی لئن لا استخلف، فان رسول الله (ص) لم یستخلف، و ان استخلف فان ابابکر قد استخلف صحیح مسلم، ‏1455/3 (چاپ دیگر ‏5/6) کتاب الامارة، باب دوم. اگر من جانشینی برای خویش مشخص نسازم، همانا پیامبرخدا نیز برای خود جانشینی مشخص ننمود؛ و اگر جانشینی معین کنم، همانا ابوبکر این چنین کرد."

و اما ما شیعه امامیه معتقدیم که پیامبراکرم (ص) در زمان حیات خویش از زمان بعثت تا هنگام وفات، نه یک مرتبه بلکه چندین بار علی (ع) را به عنوان خلیفه و جانشین خویش معرفی فرمود.

در روایتهای متعدد به این واقعیت تصریح شده، که در اینجا ما نمونه هایی از آن را متذکر شده و بحث مفصل آن را به کتابهای علم کلام که به بررسی این گونه مسائل اعتقادی اختصاص دارد واگذار می‎کنیم:

1 - طبری در تاریخ خویش به سند خود از عبدالله بن عباس از علی بن ابی طالب (ع) روایت می‎کند که هنگامی که آیه (و انذر عشیرتک الاقربین)شعراء (26): 214. به پیامبراکرم (ص) نازل گردید آن حضرت مرا خواست و فرمود:

"ای علی، همانا خداوند مرا مأمور نموده که خویشاوندان نزدیک خود را ارشاد و انذار نمایم... پس صاعی از طعام تهیه کن و کتفی از گوسفند بر آن بیفزا همراه با کوزه بزرگی از شیر، آنگاه فرزندان عبدالمطلب را دعوت کن تا با آنان سخن گویم و آنچه را بدان مأمور هستم به آنان ابلاغ نمایم. من آنچه را پیامبر(ص) دستور فرموده بود انجام دادم، آنگاه آنان را که تعدادشان به چهل نفر یا کمی کمتر می‎رسید دعوت کردم، در میان آنان عموهای آن حضرت: ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب نیز حضور داشتند. هنگامی که پیامبراکرم (ص) خواست با آنان سخن گوید ابولهب در کلام آن حضرت دوید و گفت: پیش از این نیز شما را سحر کرده است، آنگاه کسانی که در جلسه اجتماع کرده بودند پیش از آنکه پیامبر(ص) با آنان سخنی بگوید از جای بلند شده و متفرق شدند.

ناوبری کتاب