صفحه ۱۳۱

که "این روایت صحیح است برحسب نظر بخاری و مسلم."المستدرک ‏110/3.

از این روایت استفاده می‎شود که پیامبراکرم (ص) جمله "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" را فقط در جریان غدیرخم ذکر نکرده اند بلکه در موارد دیگر نیز برای تثبیت ولایت حضرت علی (ع) آن را تکرار فرموده، چنانکه حدیث ثقلین نیز در موارد متعدد از آن حضرت روایت شده است.

این بدان جهت است که امت از قرآن و عترت پیروی نموده و هرگز آن دو را به فراموشی نسپارد. و نیز از اینکه پیامبراکرم در ابتدا به آیه شریفه (النبی اولی بالمؤمنین) اشاره نموده و اولویت خود را بیان می‎دارد، استفاده می‎شود که مراد از اولی و مولی یکی است و آن حضرت درصدد است همان ولایت و اولویتی را که خداوند سبحان برای وی قرار داده است برای حضرت علی (ع) نیز تثبیت بفرماید، وگرنه لزومی نداشت که حضرت به این آیه استناد کند، و آن عمل بیهوده و لغوی محسوب می‎شد. ان شاءالله در آینده معنای لغوی ولی و مولی از دیدگاه اهل لغت مورد بحث قرار خواهد گرفت. و نیز در جمله پیامبراکرم که فرمود: "من کنت مولاه فعلی مولاه - هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست." در ابتدای نظر دو احتمال وجود دارد: یکی اخبار یعنی خبردادن، و دیگری انشاء؛ اخبار بدان جهت که پیامبراکرم (ص) درصدد است خبر دهد که خداوند سبحان علی را ولی و اولی به تصرف در امور مؤمنین قرار داده است، و انشاء از آن رو که شخص آن حضرت علی (ع) را با بیان این جمله به خلافت و ولایت منصوب می‎فرماید، گرچه آنچه با مذهب ما شیعه امامیه موافق تر است و از ظاهر آیه تبلیغ (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک) که در این رابطه نازل شده است نیز استفاده می‎گردد همان احتمال اول است، چنانکه این معنا پوشیده نیست.

ابلاغ خلافت امیرالمؤمنین (ع) توسط پیامبراکرم (ص)

در ادامه بحث از این آیه بجاست همین جا مطالبی [درباره خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علی (ع)] متذکر شویم.

برادران سنی مذهب ما می‎گویند: پیامبراکرم (ص) در طول حیات خویش وصیت نکرد و کسی را به عنوان خلیفه و جانشین برای خود مشخص ننمود، به همین جهت مردم پس از وفات آن حضرت در سقیفه اجتماع نموده و بعد از منازعه و کش مکشی که بین مهاجرین و انصار بر سر مسأله خلافت به وقوع پیوست، بالاخره با پیشقدمی پنج نفر یعنی عمر بن خطاب، ابوعبیده جراح، اسید بن حضیر، بشیر

ناوبری کتاب