نسبت زید بن حارثه با پیامبراکرم (ص) ارتباطی ویژه و پدر فرزندی نیست بلکه نسبت پیامبر با همه مردم به صورت مساوی است و نسبت به همه مؤمنان به صورت یکسان اولویت دارد؛ زیرا وی به منزله پدر برای همه آنان است، همان گونه که همسران وی مادران آنان محسوب میشوند.تعدادی از مفسرین با توجه به آیات قبلی این آیه چنین نتیجه گرفته اند که آیه مربوط به جریان زید بن حارثه است و در واقع یک جریان خصوصی و شخصی است و نمی توان از آن به عنوان یک قانون کلی و عمومی استفاده کرد. ما برای روشن تر شدن مطلب، خلاصه جریان زید و برداشتی را که از این آیه با توجه به آیات قبلی آن میتوانیم داشته باشیم متذکر میشویم. داستان زید بن حارثه: قبل از آنکه پیامبراکرم (ص) به پیامبری مبعوث گردد خدیجه غلامی داشت به اسم "زید"، که او را در همان زمان به پیامبراکرم (ص) بخشید. حضرت رسول اکرم (ص) زید را همانند فرزند خود تربیت میکرد و پس از مبعوث شدن به رسالت اسلام را بر او عرضه داشت و زید هم با اشتیاق اسلام را پذیرفت. پیامبراکرم (ص) پس از مدتی زید را آزاد کرد، اما زید به خاطر شدت علاقه ای که به آن حضرت داشت از وی جدا نمی شد و همواره ملازم آن حضرت بود تا جایی که مردم او را "زیدبن محمد" صدا میزدند. پیامبراکرم (ص) میان زید و حضرت حمزه سیدالشهداء عقد مؤاخات و برادری برقرار نمود و دختر عمه خود زینب بنت جحش را به نکاح او درآورد. زید پس از مدتی زینب را طلاق داد و پیامبراکرم برای اینکه سنتهای جاهلیت (که پسرخوانده را پسر خود میدانستند و نیز با همسر مطلقه برده ای که آزادش کرده بودند ازدواج نمی کردند) شکسته شود، شخصا با زینب ازدواج نمود و برای روشن شدن مسأله این آیات نازل گردید: (... و ما جعل ادعیاءکم ابناءکم ذلکم قولکم بافواهکم...) خداوند پسرخوانده های شما را پسران شما قرار نداده است، و این گفتاری است که صرفا با زبانها و دهانهایتان میگویید. و به دنبال آن این آیه نازل گردید که (النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم - پیامبر به مؤمنین از نفسهای خودشان اولی است و زنهای آن حضرت مادرانشان محسوب میشوند). دقت در آیات در صورتی که مربوط به هم باشند، مشخص میکند که خداوند سبحان به طور ضمنی میفرمایند: پیامبر(ص) تنها پدر زید نیست بلکه پدر و سرپرست تمام مؤمنین است و زنهای پیامبر مادران آنان محسوب میشوند. طبعا هنگامی که پیامبراکرم (ص) پدر همه مؤمنین باشد یک نوع ولایتی بر مؤمنین دارد و مصالح و مفاسد آنان را بهتر از خودشان تشخیص میدهد و به آنان از خودشان اولی است؛ لذا در چند آیه بعد در همین سوره میفرماید: (و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا)