صفحه ۱۲۸

نسبت زید بن حارثه با پیامبراکرم (ص) ارتباطی ویژه و پدر فرزندی نیست بلکه نسبت پیامبر با همه مردم به صورت مساوی است و نسبت به همه مؤمنان به صورت یکسان اولویت دارد؛ زیرا وی به منزله پدر برای همه آنان است، همان گونه که همسران وی مادران آنان محسوب می‎شوند.تعدادی از مفسرین با توجه به آیات قبلی این آیه چنین نتیجه گرفته اند که آیه مربوط به جریان زید بن حارثه است و در واقع یک جریان خصوصی و شخصی است و نمی توان از آن به عنوان یک قانون کلی و عمومی استفاده کرد. ما برای روشن تر شدن مطلب، خلاصه جریان زید و برداشتی را که از این آیه با توجه به آیات قبلی آن می‎توانیم داشته باشیم متذکر می‎شویم. داستان زید بن حارثه: قبل از آنکه پیامبراکرم (ص) به پیامبری مبعوث گردد خدیجه غلامی داشت به اسم "زید"، که او را در همان زمان به پیامبراکرم (ص) بخشید. حضرت رسول اکرم (ص) زید را همانند فرزند خود تربیت می‎کرد و پس از مبعوث شدن به رسالت اسلام را بر او عرضه داشت و زید هم با اشتیاق اسلام را پذیرفت. پیامبراکرم (ص) پس از مدتی زید را آزاد کرد، اما زید به خاطر شدت علاقه ای که به آن حضرت داشت از وی جدا نمی شد و همواره ملازم آن حضرت بود تا جایی که مردم او را "زیدبن محمد" صدا می‎زدند. پیامبراکرم (ص) میان زید و حضرت حمزه سیدالشهداء عقد مؤاخات و برادری برقرار نمود و دختر عمه خود زینب بنت جحش را به نکاح او درآورد. زید پس از مدتی زینب را طلاق داد و پیامبراکرم برای اینکه سنتهای جاهلیت (که پسرخوانده را پسر خود می‎دانستند و نیز با همسر مطلقه برده ای که آزادش کرده بودند ازدواج نمی کردند) شکسته شود، شخصا با زینب ازدواج نمود و برای روشن شدن مسأله این آیات نازل گردید: (... و ما جعل ادعیاءکم ابناءکم ذلکم قولکم بافواهکم...) خداوند پسرخوانده های شما را پسران شما قرار نداده است، و این گفتاری است که صرفا با زبانها و دهانهایتان می‎گویید. و به دنبال آن این آیه نازل گردید که (النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم - پیامبر به مؤمنین از نفسهای خودشان اولی است و زنهای آن حضرت مادرانشان محسوب می‎شوند). دقت در آیات در صورتی که مربوط به هم باشند، مشخص می‎کند که خداوند سبحان به طور ضمنی می‎فرمایند: پیامبر(ص) تنها پدر زید نیست بلکه پدر و سرپرست تمام مؤمنین است و زنهای پیامبر مادران آنان محسوب می‎شوند. طبعا هنگامی که پیامبراکرم (ص) پدر همه مؤمنین باشد یک نوع ولایتی بر مؤمنین دارد و مصالح و مفاسد آنان را بهتر از خودشان تشخیص می‎دهد و به آنان از خودشان اولی است؛ لذا در چند آیه بعد در همین سوره می‎فرماید: (و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا)

ناوبری کتاب