صفحه ۱۲۴

بود و مقام نبوت را داشت، اما اگر خداوند مقام خلافت خود را به وی اعطا نفرموده بود احکام مولوی و حکومتی برای وی مسلم نمی گشت، و اطاعت از وی بر مردم واجب نمی شد، لکن پس از آنکه خداوند وی را به عنوان جانشین خود در زمین برگزید مشروعیت ولایت و پیشوایی یافت و حکومت و داوری بین مردم حق وی گردید و به همین جهت در آیه شریفه این معنی با "فاء" تفریع "فاحکم، پس حکم کن" مشخص شده است.

البته این نکته را همین جا باید یادآور شد که حضرت داود پیش از منصوب شدن به این مقام نیز در رابطه با آنچه از جانب خداوند می‎آورد واجب الاطاعة بود، اما فقط در رابطه با آنچه از جانب خداوند به مردم ابلاغ می‎نمود، و این اطاعت چیزی جز اطاعت از خداوند نبود. [نه فرمانروایی در امور مربوط به حکومت و امامت ].

3 - دلالت آیه: (النبی اولی بالمؤمنین...)

(النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم و اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله من المؤمنین و المهاجرین احزاب (33): 6. پیامبر اولی به مؤمنان است از خود آنان، و همسران وی به حکم مادران مؤمنان هستند، و برخی از اقوام و خویشان اولی هستند به برخی در کتاب خداوند از مؤمنین و مهاجرین) (در ارث).

آیه فوق وجود مبارک پیامبر(ص) را اولی به تصرف در امور مؤمنان دانسته و به طور قطع این اولویت در تصرف چیزی علاوه بر مقام نبوت آن حضرت است. و در قرآن کریم آیاتی که دلالت بر ولایت آن حضرت از جانب خداوند تبارک و تعالی داشته باشد بسیار است، که این آیه یکی از آنها محسوب می‎شود.

سخنی در مفهوم الویت

اما در مورد اینکه محدوده این ولایت تا کجاست و معنی این آیه چیست، چند احتمال وجود دارد:

الف - اولویت در تمام مسائل، چه شخصی و چه اجتماعی

براساس این احتمال پیامبراکرم (ص) در تمام مسائل از انسان نسبت به خودش اولی و مقدم است؛ یعنی هر آنچه را شخص مؤمن و مسلمان برای خویش می‎پسندد و بدان تمایل دارد، اعم از حفظ جان، علاقه به ذات خویش، حفظ آبرو، اعمال نظر و اراده در کارهای مختلف زندگی و... پیامبراکرم نسبت به همه آنها اولی باشد و باید وی را بر خویش در تمام مراحل و مسائل زندگی مقدم داشت. پس اگر مخاطره ای متوجه جان آن حضرت بود بر مؤمن واجب است که با جان از وی حراست و محافظت کند، و اگر وی را به کاری دعوت نمود و نفس وی به چیزی مخالف آن متمایل بود باید هوای نفس خویش را رها کرده و دعوت آن حضرت را لبیک گوید.

ناوبری کتاب