"‏و در نماز عشق چه خواندی ؟" از : سید عطاء الله مهاجرانی


و در نماز عشق چه خواندی ؟
"سید عطاءالله مهاجرانی "
 آیت الله العظمی منتظری درگذشت . چراغ عمری سرشار از افتخار و مهر و مردم دوستی و آزادیخواهی به ظاهر خاموش شد. صدای گرم و صمیمانه ای که از جنس صداقت و وفا بود، دیگر به گوش نخواهد رسید. مرجعی که پناهگاه مردم بود و ملجأ آنانی که بر تن و روح خود زخمی از استبداد داشتند، دم فرو بست .

با اطمینان می‎توان گفت که کارنامه عمر آیت الله العظمی منتظری ، کارنامه ای بی نظیر است . او عدالت و حقیقت خواهی و حق گویی را به عنوان محور و مدار زندگی خویش انتخاب کرد و همه عمر او هزینه های سنگینی بود که با روی باز و تبسم تحمل کرد. هیچگاه تسلیم ستم نشد، اما تحمل کرد. حکیم بود و استطاعت صبر داشت .

در دوران حکومت فاسد پهلوی از این زندان به آن زندان کشانده شد. شش ماه حبس انفرادی را تحمل کرد، بسیار شکنجه شد تا به تعبیر ازغندی ، بازجوی جنایتکار ساواک ، خمینی دیگری تحقق نیابد. یک بار او را از تبعید در شهر سقز کردستان به زندان اوین بردند. در هر شهری که تبعید بود، حضور او اسلام و مسلمانی را که سرشار از مهر و محبت و تواضع بود، نشان می‎داد. در دوران زندان به تدریس فقه و فلسفه پرداخت و تمام علمای دین که هم بند او بودند، از حضور ذهن و تسلط او بر اسفار و متون فقهی به شگفتی می‎آمدند. او اگر از نهج البلاغه سخن می‎گفت ، سخنش تشریفات نبود، دستش در تمام عمر به خون کسی آلوده نشد. غباری از کلمات او بر خاطر پیراسته ای ننشست ...

او تبدیل به حجت مسلمانی ما و معیار سنجش دیگران شد. انسانی که تمام عمر حق جو و حق خواه است ، خود تبدیل به معیار می‎شود. انسان هایی هستند که در زندگی به اعتبار آنچه از قدرت و ثروت می‎اندوزند، قدر و قیمت می‎یابند، آیت الله منتظری با آنچه از دست داد، ارزشی تاریخی آفرید. او با رفتارش و اندیشه و سخنش نشان داد، در برابر عدالت هر امر دیگری از جمله قدرت و حکومت بی ارزش و بی اعتبارست .

تفحص او در متون فقهی و اصولی و حدیث و تفسیر و فلسفه و منطق مثال زدنی است . چه کسی می‎تواند دشوارترین مباحث را مثل او آن قدر روان و آسان بیان کند؟ همان دروس منظومه را که در دوران حبس خانگی برای فرزندان و نوه هایش گفته است ، بشنوید. فرزندان و نوه هایی که سهمشان در ماه های گذشته حبس و هتک بود.

بصیرت همان بود که آیت الله منتظری داشت . درست است که رسانه های دولتی و حکومتی هنوز حتی پس از رحلتش از بغض و هتک خالی نیستند، حتما هیچگاه از رسانه حکومتی رحلت او به عنوان عزای عمومی اعلام نخواهد شد، اما در ژرفای جامعه نام و یاد آیت الله منتظری با وجدان ملت ایران و تمام آزادیخواهان و انسان دوستان آمیخته شده است . شعار دانشجویان دانشگاه علم و صنعت :
منتظری زنده است - مرجع پاینده است 

گوشه ای از بروز و ظهور وجدان عمومی ملت ایران است . مردم خود، دانشجو و دانش آموز و کارمند و کارگر، زن و مرد و پیر و جوان بایست یاد و نام او را گرامی دارند، نام و یاد او پاسداشت آزادی و مردم دوستی و محبت است .

بیش از همه از مراجع عظام تقلید و عالمان وارسته دینی و دانشگاهیان انتظار می‎رود، در این سوگ عظیم سخن بگویند. حکومت بی تردید پریشان و سرگردان خواهد بود که با تشییع جنازه ایشان چه کند. سال ها پیش وقتی آیت الله منتظری از زندان شاه آزاد شده بود، امام خمینی در پیامی برای ایشان نوشتند:
"جنایتکاران به شما و ملت ، از سایه شما رجال عدالتخواه می‎ترسند."

آن واهمه ها همچنان باقی ست . تا استبداد زنده است ، نام و یاد آیت الله منتظری مثل چراغی می‎سوزد. مثل آیه نور شعله می‎کشد و راه را نشان می‎دهد. در روزگاری که تحریف دین و ارزش ها مهمترین فتنه است و آدمکشان - گزارش جوان کشی شان را در زندان کهریزک اعلام کردند - با امامان معصوم سنجیده می‎شوند و منتقدان و مخالفان هتک می‎شوند و تهدید به زندان و طرد ... نام آیت الله منتظری یک حجت است که اسلام و مسلمانی روایت دیگری دارد بری از قتل و آزار و حبس و شکنجه و دروغ و خرافه .

تو در نماز عشق چه خواندی
که سال هاست
این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز پرهیز می‎کنند؟