پیام خامنه ای در مرگ منتظری ، [ . . . ]
"فرج سرکوهی "
آقای خامنه ای در بخش اول پیام کوتاه خود به مناسبت درگذشت آیت الله منتظری پاره نه چندان مهم و کم رنگ هستی فقهی او و مبارزات آرشیوی او را علیه استبداد شاهنشاهی تأیید میکند تا پاره اصلی هستی سیاسی فکری ، جوهره وجودی ، دلیل اصلی محبوبیت گسترده منتظری در میان روحانیون و مردم و مبارزه پیگیر، زنده و اکنونی او را با استبداد دینی و ولی فقیه به دوران رهبری خود و آقای خمینی انکار یا دست کم پنهان کند.
[ . . . ]
[ . . . ]
بخش اول : تأیید برای انکار
آقای خامنه ای در بخش اول پیام خود "فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسین علی منتظری " را "فقیهی متبحر و استادی برجسته " معرفی میکند که "شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند".
آقای خامنه ای مبارزات پیگیر آیت الله منتظری را علیه استبداد شاهنشاهی به دوران پهلوی دوم و علیه استبداد دینی ولی فقیه به دوران جمهوری اسلامی به دومی محدود میکند و مینویسد "دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند."
آقای خامنه ای در بخش اول پیام خود با ذکر صفت "آیت الله " مرجعیت منتظری را، که دستگاه های تبلیغاتی دولتی به فرمان او تاکنون انکار میکردند، تأیید و او را "فقیهی متبحر" لقب میدهد.
آیت الله منتظری از طراحان نظریه ولایت فقیه بود، شاگردان بسیار تربیت کرد و حتی به گفته دشمنان او، پس از درگذشت آیت الله خمینی ، اصلح ترین ، اعلم ترین ، عادل ترین و باتقواترین مرجع تقلید آشنا به زندگی معاصر در ایران بود اما در عرصه فقه سنتی شیعه ، جایی که آقای خامنه ای او را "متبحر" میخواند، جز در یکی دو مورد، از جمله تلاش برای سازگارکردن فقه سنتی حوزوی شیعه با برخی مفاهیم مندرج در اعلامیه حقوق بشر، تبحری متمایز از دیگر مراجع بزرگ تقلید نداشت و نظریه ای نو و تازه نیز مطرح نکرد.
محبوبیت و مقبولیت گسترده و بی نظیر منتظری در میان روحانیون شیعه و مردم ، و حتی در میان گرایش های غیر مذهبی ، نیز نه به دلیل "تبحر" او در فقه و شمار شاگردان او، که آقای خامنه ای بر آن تأکید میکند، که به دلیل بی اعتنایی او به قدرت ، شجاعت و صداقت فکری و عملی ، آرمان گرایی پرشور، پرهیز از مصلحت گرایی کاسبکارانه معطوف به قدرت ، آمادگی ایثارگرانه برای نقد آراء و کردار خود، هوشیاری و تیزبینی ، مبارزه پیگیر با استبداد، سرکوب ، اعدام و شکنجه منتقدان و مخالفان و دفاع او از برخی مبانی حقوق بشر بود که آقای خامنه ای در پیام خود انکار یا پنهان میکند.
آیت الله منتظری تنها روحانی بلند مرتبه ایرانی بود که بی پرده و رادیکال از آیت الله خمینی به دوران حیات و اقتدار او انتقاد کرد و از تنها ماندن و پرداخت هزینه سنگین برای مواضع خود ابا نداشت ، در اعتقادات و در نقد خود نه فقط به قدرت که حتی به اعتبار و محبوبیت خود نیز بی اعتنا بود، نه به سنجه ها و ارزش های روزمره و مصلحت گرایانه که به ارزش های ماندگار تاریخی نظر داشت .
منتظری به دورانی از آیت الله خمینی و نظریه ولایت مطلقه فقیه ، استبداد دینی ، سرکوب خشونت آمیز منتقدان و... انتقاد کرد که همه جناح های حکومتی ، حتی چهره هایی که اکنون به رهبران جنبش اعتراضی بدل شده اند، با سرکوب و استبداد همراه و از آیت الله خمینی تبعیت میکردند.
آیت الله منتظری [ . . .] با آزار و سرکوب مخالفان و منتقدان حکومت مخالفت کرد و رنج سال ها حصر خانگی ، فشار تبلیغاتی و آزار و تعقیب سازمان یافته را به جان خرید.
آیت الله منتظری از همان نخسین روزهای جنبش اعتراضی اخیر به حمایت همه جانبه از آن پرداخت و خود به یکی از مهم ترین منتقدان نظریه ولایت فقیه خود بدل شد و... و این همه ، که آقای خامنه ای در پیام خود انکار یا پنهان میکند، جوهره وجودی و پاره اصلی هستی او بود.
بخش دوم : [ . . . ]
آقای خامنه ای در بخش اول پیام خود "فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسین علی منتظری " را "فقیهی متبحر و استادی برجسته " معرفی میکند که "شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند".
آقای خامنه ای مبارزات پیگیر آیت الله منتظری را علیه استبداد شاهنشاهی به دوران پهلوی دوم و علیه استبداد دینی ولی فقیه به دوران جمهوری اسلامی به دومی محدود میکند و مینویسد "دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند."
آقای خامنه ای در بخش اول پیام خود با ذکر صفت "آیت الله " مرجعیت منتظری را، که دستگاه های تبلیغاتی دولتی به فرمان او تاکنون انکار میکردند، تأیید و او را "فقیهی متبحر" لقب میدهد.
آیت الله منتظری از طراحان نظریه ولایت فقیه بود، شاگردان بسیار تربیت کرد و حتی به گفته دشمنان او، پس از درگذشت آیت الله خمینی ، اصلح ترین ، اعلم ترین ، عادل ترین و باتقواترین مرجع تقلید آشنا به زندگی معاصر در ایران بود اما در عرصه فقه سنتی شیعه ، جایی که آقای خامنه ای او را "متبحر" میخواند، جز در یکی دو مورد، از جمله تلاش برای سازگارکردن فقه سنتی حوزوی شیعه با برخی مفاهیم مندرج در اعلامیه حقوق بشر، تبحری متمایز از دیگر مراجع بزرگ تقلید نداشت و نظریه ای نو و تازه نیز مطرح نکرد.
محبوبیت و مقبولیت گسترده و بی نظیر منتظری در میان روحانیون شیعه و مردم ، و حتی در میان گرایش های غیر مذهبی ، نیز نه به دلیل "تبحر" او در فقه و شمار شاگردان او، که آقای خامنه ای بر آن تأکید میکند، که به دلیل بی اعتنایی او به قدرت ، شجاعت و صداقت فکری و عملی ، آرمان گرایی پرشور، پرهیز از مصلحت گرایی کاسبکارانه معطوف به قدرت ، آمادگی ایثارگرانه برای نقد آراء و کردار خود، هوشیاری و تیزبینی ، مبارزه پیگیر با استبداد، سرکوب ، اعدام و شکنجه منتقدان و مخالفان و دفاع او از برخی مبانی حقوق بشر بود که آقای خامنه ای در پیام خود انکار یا پنهان میکند.
آیت الله منتظری تنها روحانی بلند مرتبه ایرانی بود که بی پرده و رادیکال از آیت الله خمینی به دوران حیات و اقتدار او انتقاد کرد و از تنها ماندن و پرداخت هزینه سنگین برای مواضع خود ابا نداشت ، در اعتقادات و در نقد خود نه فقط به قدرت که حتی به اعتبار و محبوبیت خود نیز بی اعتنا بود، نه به سنجه ها و ارزش های روزمره و مصلحت گرایانه که به ارزش های ماندگار تاریخی نظر داشت .
منتظری به دورانی از آیت الله خمینی و نظریه ولایت مطلقه فقیه ، استبداد دینی ، سرکوب خشونت آمیز منتقدان و... انتقاد کرد که همه جناح های حکومتی ، حتی چهره هایی که اکنون به رهبران جنبش اعتراضی بدل شده اند، با سرکوب و استبداد همراه و از آیت الله خمینی تبعیت میکردند.
آیت الله منتظری [ . . .] با آزار و سرکوب مخالفان و منتقدان حکومت مخالفت کرد و رنج سال ها حصر خانگی ، فشار تبلیغاتی و آزار و تعقیب سازمان یافته را به جان خرید.
آیت الله منتظری از همان نخسین روزهای جنبش اعتراضی اخیر به حمایت همه جانبه از آن پرداخت و خود به یکی از مهم ترین منتقدان نظریه ولایت فقیه خود بدل شد و... و این همه ، که آقای خامنه ای در پیام خود انکار یا پنهان میکند، جوهره وجودی و پاره اصلی هستی او بود.
بخش دوم : [ . . . ]
آقای خامنه ای در بخش دوم پیام خود به انتقاد منتظری از سرکوب ، شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی به دوران خمینی اشاره میکند تا نزدیک به دو دهه مبارزه سرسختانه او را با رهبری خود و با نظام استبداد کنونی انکار یا پنهان کند.
آقای خامنه ای از مخالفت منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 با عبارت "امتحانی دشوار و خطیر" در "اواخر عمر" آیت الله خمینی یاد میکند.
از منظر آقای خامنه ای مواضع انتقادی منتظری در آن روزگار، و به تبع آن مواضع اپوزیسیونی او به دوران رهبری آقای خامنه ای ، نه فقط "جرم مدنی " که مجازات دنیوی در پی دارد، که "گناهی " مستوجب مجازات اخروی است و آقای خامنه ای در پیام خود از خداوند برای منتظری طلب بخشش و "رحمت و مغرفت " میکند و از او میخواهد تا "ابتلائات دنیوی " منتظری را "کفاره " گناهان او "قرار دهد".
مخالفت پیگیر آیت الله منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 زمینه مناسبی به دست داد تا توطئه برکناری او از قائم مقامی رهبری ، [ . . . ] با توجیه سیاسی شرعی همراه شود با این همه آیت الله خمینی ، منتظری را "گناهکار" نخواند و او را به مجازات اخروی تهدید نکرد.
اما گرایش های آزادی خواهانه و انسان گرایانه و مخالفت سرسختانه آقای منتظری با استبداد دینی به دوران رهبری آقای خامنه ای با سال ها زندانی کردن او در خانه او، بازداشت مکرر و تبعید برخی فرزندان و بستگان نزدیک او، سانسور گسترده ، تبلیغات و فشار سازمان یافته و مدام علیه او مجازات و منتظری به واقع به دوران رهبری آقای خامنه ای و به فرمان یا با موافقت او، و نه به دوران رهبری و حیات آیت الله خمینی ، "به ابتلائات دنیوی " دچار شد.
آقای خامنه ای در بخش دوم پیام خود مجازات های اعمال شده علیه آیت الله منتظری را با کیفر و "کفاره " گناه در روز رستاخیز معادل دیده و چنین القاء میکند که فرامین او در این مورد با داوری خداوند در روز رستاخیز یکسان است .
[ . . . ]
آقای خامنه ای از مخالفت منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 با عبارت "امتحانی دشوار و خطیر" در "اواخر عمر" آیت الله خمینی یاد میکند.
از منظر آقای خامنه ای مواضع انتقادی منتظری در آن روزگار، و به تبع آن مواضع اپوزیسیونی او به دوران رهبری آقای خامنه ای ، نه فقط "جرم مدنی " که مجازات دنیوی در پی دارد، که "گناهی " مستوجب مجازات اخروی است و آقای خامنه ای در پیام خود از خداوند برای منتظری طلب بخشش و "رحمت و مغرفت " میکند و از او میخواهد تا "ابتلائات دنیوی " منتظری را "کفاره " گناهان او "قرار دهد".
مخالفت پیگیر آیت الله منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 67 زمینه مناسبی به دست داد تا توطئه برکناری او از قائم مقامی رهبری ، [ . . . ] با توجیه سیاسی شرعی همراه شود با این همه آیت الله خمینی ، منتظری را "گناهکار" نخواند و او را به مجازات اخروی تهدید نکرد.
اما گرایش های آزادی خواهانه و انسان گرایانه و مخالفت سرسختانه آقای منتظری با استبداد دینی به دوران رهبری آقای خامنه ای با سال ها زندانی کردن او در خانه او، بازداشت مکرر و تبعید برخی فرزندان و بستگان نزدیک او، سانسور گسترده ، تبلیغات و فشار سازمان یافته و مدام علیه او مجازات و منتظری به واقع به دوران رهبری آقای خامنه ای و به فرمان یا با موافقت او، و نه به دوران رهبری و حیات آیت الله خمینی ، "به ابتلائات دنیوی " دچار شد.
آقای خامنه ای در بخش دوم پیام خود مجازات های اعمال شده علیه آیت الله منتظری را با کیفر و "کفاره " گناه در روز رستاخیز معادل دیده و چنین القاء میکند که فرامین او در این مورد با داوری خداوند در روز رستاخیز یکسان است .
[ . . . ]