باسمه تعالی
طبق روال هر ساله دوستان مرحوم مهندس مهدی بازرگان روز جمعه دوم بهمن ماه 1394 پس از برگزاری مراسم بر سر مزار آن مرحوم در قم در بیت آیت الله العظمی منتظری حضور یافتند.
در این دیدار ابتدا آقای دکتر سید علی اصغر غروی چنین گفت:
«این گونه جلسات همفکری و هماندیشی موجب اتصالات روحی، اجتماعی و سیاسی میشود؛ به نظر این اجتماعات موجب رشد فکری جامعه است و ما نیازمند این رفتوآمدها هستیم، این باعث رشد جامعه میشود. همچنین باعث میشود که ترس و ملاحظهکاری برخی افراد هم از بین برود و پایههای خودکامگی هم متزلزل شده و بیشتر به سمت قانونمندی پیش برویم.
جا دارد از دوستانی که از تهران، تبریز، زنجان، ارومیه، اصفهان، اراک، یزد، کرج، نائین، میانه و سمیرم تشریف آوردند سپاسگزاری کنم.»
سپس آقای احمد منتظری تشریف فرمایی خواهران و برادران را خوشامد گفت و افزود:
«اگر بخواهیم صفات مرحوم مهندس بازرگان را بشماریم، اولین صفتی که به ذهن متبادر میشود "صداقت" است.
ایشان صادق بود؛ هم در گفتار و هم در عمل و رفتار. البته داشتن این صداقت و پافشاری بر آن موجب میشد که عده ای ایشان را به بیسیاستی متهم کنند، همان طور که مرحوم آیت الله منتظری نیز به خاطر صداقتشان به ساده لوحی متهم میشدند.
در واقع این دو بزرگوار تابع فرامین حیاتبخش قرآن کریم و آموزه های پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) بودند. همان طور که امام علی(ع) در خطبه 200 نهج البلاغه فرموده اند: «لولا کراهیة الغدر لکنت من أدهی الناس»: «اگر ناپسند بودن خدعه و نیرنگ وجود نداشت، من از باهوشترین مردم بودم». این دو بزرگوار که پیرو آن امام همام بودند صداقت را کنار نگذاشتند و به بی سیاستی و ساده لوحی متهم شدند.
آنان پیرو قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) بودند که فرموده است: «إنی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»: «من برای کامل کردن اخلاقهای خوب مبعوث شدم».
این که الان می بینیم پس از گذشت سالها از درگذشت مرحوم مهندس بازرگان بسیاری از افراد و گروههای مخالف ایشان که در زمان حیاتش با او مخالف بودند و بعضا برای منکوب کردن ایشان به دروغ و تهمت هم دست میزدند ولی اکنون از عمل خود پشیمانند و عده ای در خفا و بسیاری علنی نسبت به مرحوم بازرگان و راه ایشان اظهار ارادت می کنند، به دلیل عمل آن مرحوم به قرآن کریم است که با دشمنان خود به نیکی رفتار میکرد.
در آیه 33 از سوره فصّلت میفرماید: «إدفع بالتی هی أحسن فإذا الذی بینک و بینه عداوة کأنه ولی حمیم»: «بدی را با خوبی دفع کن، در این صورت کسی که دشمن تو بوده به دوستی صمیمی تبدیل میگردد». البته دنبال آن میفرماید که این کار هرکس نیست: «و ما یلقیها إلا الذین صبروا و ما یلقیها إلا ذو حظّ عظیم»: «فقط صابران و کسانی که دارای حظّ عظیمی از معنویات و خوبیها هستند به این کار موفق میشوند»؛ و مرحوم مهندس بازرگان از کسانی بود که هم صابر بود و هم دارای حظّ عظیم.
در پایان عرض میکنم که نهضت آزادی که از سال 1340 مبارزات خود را در راه اسلام و انقلاب آغاز کرد در واقع در مبارزه پیشکسوت هستند و دو سال از نهضت امام خمینی جلوتر هستند و حق آنان این نیست که مورد ظلم قرار بگیرند که حتی نتوانند جلسهای در شأن مرحوم مهندس بازرگان برگزار کنند.
حتی الان که شما اینجا تشریف آوردهاید در این جای محدود به سختی نشسته اید و باید در حسینیه شهدا خدمت شما بودیم که متأسفانه 18 سال است ظلماً و عدواناً تصرف شده و دربهای آن جوش داده شده و پلمب گردیده است.
امیدوارم این مشکلات برطرف شود و مسئولین موفق شوند آزادی را که حق خدادادی مردم است به آنان بازگردانند.»
سپس آقای دکتر ابراهیم یزدی چنین بیان داشتند:
«به چند دلیل ما با آیت الله منتظری رابطه داشتیم، یکی این که ما از ابتدای انقلاب با طبقه روحانیون در ارتباط بودیم، درست است که برخی معممین رفتارهای خوبی نداشتند اما از ویژگیهای نهضت آزادی این است که مطلق بین نیست، و ما این موضوع را به همه روحانیون تعمیم ندادیم و آیت الله منتظری یک سر و گردن بالاتر از دیگران بود، چه از لحاظ دانش فکری و علمی و چه از لحاظ صداقت.
بعد از عملیات مرصاد که گفته بودند هر کس را بر سر موضع بود محکوم کنند، برخی روحانیون به آقای منتظری نامه نوشته بودند که گلهوار اعدام میکنند. ایشان هم به امام در این باره اعتراض کرده بودند. امام هم در آخرین مورد گفته بود: چرا شما جوش می زنید؟ روز قیامت من باید جواب دهم نه شما.
من به ایشان گفتم مراقب باشید در زمان امام با ایشان برخورد نداشته باشید، زیرا کسانی هستند که از رهبری شما بعد از آقای خمینی نگرانند و از الان میخواهند شما با امام درگیر شوید و قال قضیه کنده شود. ایشان گفتند حالا چه کسی میخواهد رهبر شود که این گونه میگویید؟ مردم باید انتخاب کنند، من باید آنچه به نظرم درست میرسد بگویم. و گفتند.
یک نکته در حاشیه این دیدار: بعد از چند روز یکی از دوستان به من گفت به آقای منتظری چی گفتی؟ توی اخبار ویژه آمده که شما به آقای منتظری گفتی با امام درگیر نشود. معلوم شد اتاق قائم مقام رهبری را شنود میکردند و مطالب را در بولتنها منعکس کرده بودند.
به هر حال ایشان یکی از اسطورهها بودند.
در وادی بی تقوایی و دروغگویی و دورویی وجود افرادی مثل مرحوم منتظری و بازرگان مانند منارههای کویر، شاخص هایی هستند برای این که آدم راه را گم نکند.
من به سهم خودم مفتخرم که زمانی با ایشان روابط بسیار خوبی داشتیم.
ایشان با کمال صداقت و تقوا حرفهایشان را میزدند؛ متاسفانه برخی از این صداقت، به ناحق به ساده لوحی تعبیر کردند.
با دست به دست هم دادن و به کمک هم حرف حق را زدن و گام را در راه بزرگان نهادن حتما موفق میشویم.»
یادی از زندانیان عقیدتی سیاسی، و دعا برای آزادی آنان پایان بخش این دیدار بود. اللهم فکّ کل اسیر.
بیت آیت الله العظمی منتظری
1394/11/2